امیر کمالی - هراس از شکستن فرمان؛ الهیات سیاسی شعر فارسی از آغاز تا مشروطه

هراس از شکستن فرمان؛ الهیات سیاسی شعر فارسی از آغاز تا مشروطه

  • تاریخ شروع: ۲۶ مهر ۱۴۰۰
  • روزهای: دوشنبه‌
  • ساعت: ۱۸-۲۰
  • تعداد کل جلسات: ۵
  • دوره به صورت: آنلاین

شعر کلاسیک فارسی هیچگاه صرفاً امری مربوط به سرحدات زیباشناسی نبوده که بیشتر آیینه‌ای تمام‌عیار بوده است در خدمت بازنمایی دین، سیاست، علم کلام، عرفان و یا دیگر گفتارهای ایدئولوژیک. اگر الهیات را همانا طلب مداخله‌ی امر متعالی به‌منظور اعاده یا احضار رستگاری بدانیم و سیاست را الگوی نظام‌مند تدبیر امور، توزیع محسوسات و رصد گسست‌های درون این منطق، آنگاه تردیدی نیست که تار شعر فارسی حتی در سطحی‌ترین لایه‌های معنایی و پدیداری خود، با پود این مقولات گره خورده است.

 

در این میان شاید بتوان گفت شعر فارسی برای تحقق رسالت بازنمایی، بیش‌ از هرچیز متحمل استفاده از ظرفیت‌های الهیات سیاسی بوده است و در طول سده‌های متمادی از زمان شکل‌گیری‌اش تا عصر مشروطه، به الگویی بوطیقایی رسیده است که به شکلی استعاری بیانگرِ تمنای مداخله‌ی امر بیرونی در ساحت رستگاری این‌جهانی و مادی انسان ایرانی است. اما دایره‌ی این حضور قطعاً گسترده‌تر از این مختصر است. از شواهد و قراین متقن بر می‌آید که قدرت‌های سیاسی این سرزمین هیچگاه از نیروهای بازنماینده‌‌ی شعر فارسی غافل نبوده‌اند و مهم‌تر از آن، از هیچ فرصتی برای منتسب کردن خود به گفتار مشروعیت‌بخش الهیاتی صرف‌نظر نکرده‌اند.

 

اگر قبلاً پرسش این بود که علل یا خاستگاه رابطه‌ی شعر با این مقولات چه بوده، امروز مسئله این است که اَشکال این رابطه چگونه باید باشد. دوره‌ی حاضر مستقیماً سراغ این رابطه می‌رود. پرسش مقدماتی این است که رویکرد شعر به سیاست و الهیات از زمان رودکی و کسایی تا عصر شاعران موسوم به مکتب بازگشت ادبی، چگونه بوده است؟ نیروهای درونی دو حوزه‌ی شعر فارسی و گفتارهای الهیاتی-سیاسی تا چه اندازه در منطق هم نفوذ کرده و چه اشکال ایدئولوژیکی پدید آورده‌اند؟ زیرا به نظر می‌رسد آنچه امروز فرهنگ فارسی می‌نامیم از زوایای پنهانِ همان رابطه‌ی قدیمی سر برون آورده باشد. این موضوع همانقدر پیچیده است که در ظاهر بدیهی به نظر می‌رسد.

 

در این دوره، از نیروی الهیاتی زبان فارسی و از نقش جادوی این زبان در ایجاد گفتارهای مشروعیت‌بخش برای قدرت‌های سیاسی حاکم نیز سخن خواهیم گفت. قله‌های رفیع شعر فارسی با چنین مقولاتی چه کرده‌اند؟ نحوه‌ی مواجهه‌ی حاکمیت‌ها و سلسله‌های سیاسی حاکم بر ایران با این مسائل چگونه بوده است؟ آیا دگرگونی و تکامل سبک‌های شعری به معنای تبدیل نگرش درونی شعر فارسی به مبانی الهیاتی و سیاسی بوده‌ است؟ در یک کلام چگونه می‌توان سیاستِ شعر و شاعرانگیِ سیاست را در شعر فارسی ردیابی کرد؟ چگونه می‌توان زیباشناسانه‌ کردن سیاست و سیاسی‌کردن زیباشناسی را تحلیل کرد؟

 

در این دوره در ساحت نظری به فلسفه‌ی هگل، مبانی روانکاوی فروید، آرای جامعه‌شناختی گئورگ زیمل و متفکران فلسفه‌ی انتقادی به‌ویژه مکتب فرانکفورت رجوع کرده و مباحث زیر را در پنج جلسه تحلیل خواهیم کرد:

 

• مبانی سنتی و مدرن مفهوم الاهیات سیاسی
• سیاست در پرتو کلام، منطق، عرفان
• سیاست زهد و توصیه
• تئوکراسی و گفتارهای مشروعیت‌بخش به آن
• الهیات سیاسی بیت فارسی و مسئلۀ رستگاری
• قاعده و استثنا (قانون وخشونت حاکم)
• مفهوم حق و اقتصاد آرایه‌های شعری

مدرسه‌ی هنر و ادبیات بیدار، با همکاری متخصصان و هنرمندان فعالیت‌ خود را از پاییز ۱۳۹۸ آغاز نموده.