چرا فقر مطلق در سالهای اخیر در کشور افزایش یافتهاست؟ در فضای بحرانزدهی دههی سوم قرن جدید، تحریم، رکودهای اقتصادی پیدرپی، کاهش اعتماد عمومی به دولت، افزایش ناآرامیها و اعتراضات، و تغییرات اقلیمی، در کنار عدم توانایی نظام رفاهی کشور در تابآور کردن اجتماعات محلی برای مقابله با این بحرانها، سهم بزرگی در افزایش نرخ فقر مطلق در ایران داشتهاند. هماکنون، بسته به نحوهی محاسبه در ایران بین ۲۳ تا ۳۰ میلیون نفر در فقر مطلق و بیش از ۵۰ میلیون نفر زیر خط کفاف زندگی میکنند. همچنین یک میلیون سالمند، ۲/۴ میلیون کودک زیر شش سال و ۴ میلیون کودک شش تا هیجده سال در کشور در سه دهک اول درآمدی هستند و تحت پوشش هیچ یک از نهادهای مساعدتی (کمیتهی امداد یا بهزیستی) قرار ندارند. پاسخ به سؤال مطرح شده میتواند در چهار ساحت، که البته تحلیل جزیرهایِ اثرشان بر فقر ناممکن است، بگنجد: ساحتهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی-اجتماعی و اجرایی. در این دوره ضمن تحلیل فقر به عنوان پدیدهای پیچیده و کلیتی به هم پیوسته، تمرکز را بر ساحت اجرا خواهیم گذاشت.
امروزه دستگاههای متعددی در ایران، به صورت مستقیم و غیرمستقیم به حمایت اجتماعی از افراد و گروههای اجتماعی فقیر و آسیبپذیر و مناطق محروم پرداخته و در این راستا سیاستگذاری میکنند. به طور مثال، وزارت اقتصاد در پی تکرقمی کردن تورم است، سازمان برنامه و بودجه برنامههایی برای رشد اقتصادی ۵ درصد و بیکاری زیر ۱۰ درصد دارد، وزارت رفاه برنامهی ایجاد سالانه یک میلیون شغل پایدار و اشتغال عمومی فارغالتحصیلان را پی گرفته است، کمیتهی امداد و بهزیستی در پی گسترش پوشش و افزایش کفایت خدمات ارائه شده هستند، سازمان هدفمندی به دنبال افزایش پرداختهای نقدی به خانوارهای آسیبپذیر است، بانک مرکزی افزایش دسترسی دو دهک پایین به تسهیلات قرضالحسنه را پیگیری میکند، وزارتهای بهداشت و آموزش و پرورش برنامههای متعددی برای رفع فقر بهداشت، سلامت و آموزش را در دست اجرا دارند، وزارت کشور به ساماندهی اتباع فاقد هویت میپردازد، و همچنین در کنار وزارت راه و شهرسازی در حال اجرای طرحهایی برای ساماندهی سکونتگاههای غیررسمی است.
در این میان، نهادهای حاکمیتی نیز، همچون ستاد اجرایی فرمان امام و بنیاد مستضعفان، به طور جداگانه به اجرای طرحهای متعددی در راستای فقرزدایی میپردازند. فهرست دستگاههای مشارکتکننده در برنامههای فقرزدایی و تابآورسازی اما از این نیز فراتر میرود و شامل دستگاههایی چون معاونت امور زنان، سازمان امور شهرداریها و دهیاریها، بنیاد شهید و امور ایثارگران، بنیاد مسکن، و وزارت ورزش و جوانان نیز میشود. جدا از دستگاههای مرتبط، انواع یارانههای نقدی و کالابرگها، و از آن کلانتر، آنچه اخیراً با عنوان بحثبرانگیز «یارانهی پنهان» بر زبانها افتاده، نیز به صورت بالفعل یا بالقوه، بخشی از نظام فقرزدایی کشور را تشکیل میدهند.
در این درسگفتار، در چهار جلسه افزایش فقر مطلق در ایران معاصر را بررسی میکنیم. ابتدا با رویکردی انتقادی نگاهی به چگونگی پایش فقر در دهههای بعد از انقلاب انداخته و با تکیه بر تحلیلهای عمدتا کمی موجود نشان میدهیم نرخ فقر مطلق و توزیع آن در ایران چه تغییراتی کرده است. پس از آن، در جلسهی دوم، نگاهی گذرا به تاریخچهی نهادهای دولتی و فرادولتی مرتبط با حوزهی فقر میافکنیم و تلاش میکنیم نقشهای از ذینفعان حوزهی فقر در ایران امروز ترسیم کنیم. در این نقشه نگاهی هم به عدد و رقمهای بودجهای خواهیم انداخت تا ببینیم کدام سازمان و کدامیک از ابعاد فقر چندبعدی، چه مقدار از بودجهی عمومی دولت را به خود اختصاص میدهند.
در جلسهی سوم، پدیدهی «یارانهی پنهان» و طرحهایی را که در راستای بازتوزیع این ثروت، به خصوص با رویکرد فقرزدایی، در سالهای اخیر ارائه شده تحلیل میکنیم. در آخرین جلسه، در گفتگو و مشارکت با یکدیگر و بر اساس آنچه در سه جلسهی اول مرور شد، به این میپردازیم که در جایگاههایی چون سیاستگذار، قانونگذار، پژِوهشگر، فعال اجتماعی، فعال رسانهای، یا خیّر و نیکوکار چگونه میتوان به کاهش فقر و افزایش تابآوری اجتماعات محلی اندیشید و در راستای آن قدم برداشت.
مدرسهی هنر و ادبیات بیدار، با همکاری متخصصان و هنرمندان فعالیت خود را از پاییز ۱۳۹۸ آغاز نموده.
۱۴۰۲ © تمامی حقوق متعلق به مدرسه بیدار میباشد
توسعه و اجرا الگر استودیو × طراحی استودیو انقلاب