قرن جدید، شاهد بازنگری مارکسیستها در ادبیات و آثار هنری بهمنظور تقویت جبههی انتقادی بوده است. تلاش برای تبیین مظاهر نوظهور سرمایهداری، دقتِ نظریهپردازان مارکسیست را بر شاخصِ “سیاست” متمرکز ساخت. همین عامل سبب رجوع مجدد به عرصههایی شد که قابلیت تشکیل جبههای واحد در برابر نیروهای مرتجعی همچون سرمایهداری یا شکلهای نوظهور فاشیسم و دیکتاتوری را داشتند. الاهیات، روانکاوی، مطالعات فرهنگی، نشانهشناسی، زبانشناسی و مواردی از این دست، از نو احضار و صورتبندی شدند تا بار دیگر نگرش مارکسیستی را در نبرد تاریخیاش به ابزارهای نو مجهز گردانند.
کار ادبیات اینبار نه در مقام عاملی بازتابدهنده در روبنا، و نه در هیئت شاخصی برای تبلیغ ارزشهای اجتماعی، بلکه بهمثابه حوزهای درک میشد که قادر بود در جامهی نوعی سند تاریخی، مقاومتی بیمانند و منحصر بهفرد را بیافریند.
در دورههای گذشته ما به جایگاه اثر ادبی و روشهای نگریستن به آن در سنت مارکسیستی از مارکس و انگلس تا مکتب فرانکفورت و سپس مارکسیستهای ساختارگرا پرداختیم. اکنون اطلاق نامی واحد به مارکسیستهای مورد بحث در این دوره که با ضرایب مختلفی از حساسیت، دلمشغول جهان ادبیات بودهاند بسیار دشوار مینماید اما میتوان خطر کرد و سوژهی مورد بحث در این دورهی پایانی را *مارکسیسم سیاسی* نام نهاد.
از میان فیلسوفان مشهور معاصر در سنت مارکسیستی که به آثار ادبی نگاهی نو انداختند سه نام را برای این دوره برگزیدیم: ژاک رانسیر، جورجو آگامبن و تری ایگلتون، امروزه بیش از دیگران از کار ادبیات و سیاست آن سخن گفتهاند. در این دوره تلاش میکنیم آرای این سه فیلسوف را به بحث بگذاریم. و نهایتا جمع بندیای از مجموع چهار دورهی نقد مارکسیستی به دست بدهیم.
مدرسهی هنر و ادبیات بیدار، با همکاری متخصصان و هنرمندان فعالیت خود را از پاییز ۱۳۹۸ آغاز نموده.
۱۴۰۲ © تمامی حقوق متعلق به مدرسه بیدار میباشد
توسعه و اجرا الگر استودیو × طراحی استودیو انقلاب