همهی فضاها باید خوانا باشند. هیچ فضایی نباید از قالبِ چفتوبستشدهی منطقِ مدیریتی بیرون باشد. همهی چیزها باید مختصات داشته باشند. بر این اساس منطقِ مدیریتی همواره به شیوههای گوناکون به فضاهای زندگی ما سر و شکل میدهد. نوسازیِ شهری نیز یکی از همین شیوهها و سیاستهایی ست که اخیرا در اکثر شهرهای ما زیرعناوین مختلفی چون بازآفرینی شهری، بازآفرینیِ پایدارِ شهری، مداخله در محلاتِ هدف، احیای بافتهای شهری، نوسازی بافتهای فرسوده و بهسازی و غیره در حال فضامند شدن است. سیاستِ نوسازی ابتدا بیشتر در سطح کلان عمل میکرد؛ مثل اتوبانکشیها، خیابانکشیها، زیرساختها و غیره. اما امروز سیاستِ نوسازی در ریزترین سطوح یعنی در مقیاس محلیِ خانهبهخانه و پلاکبهپلاک، دارد زیستِ ما را در معنای دقیقِ کلمه قالببندی میکند. تا بدین طریق هم بتواند زندگی ما را مختصات ببخشد و هم به ما شکلی بدهد که برایش قابلِ خواندن باشد: کوچههایمان را تعریض کند، خانههای کلنگیمان را تبدیل به آپارتمان کند، روابط همسایگیمان را نشانهدار کند و در یک کلام از اجتماعِ محلی ما -البته اگر چیزی از آن مانده باشد- اجتماعزدایی و محلهزدایی کند.
نوسازی شهری بهواقع به چه معنا است؟ ضرورتِ چیزی به نام نوسازی شهری را باید چگونه فهمید؟ چه نیروها و روابطی بهواسطهی این سیاست در شهرها و محلهها به بازی در آمده اند؟ چگونه نوسازی قلمرویی از مداخله را فراهم میکند که در آن، از گروههای اجتماعی فرودست سلب مالکیت میشود؟ در این میان جایگاهِ ما در مقامِ مردمی که مدام در معرض نوسازی هستیم، کجاست؟
مدرسهی هنر و ادبیات بیدار، با همکاری متخصصان و هنرمندان فعالیت خود را از پاییز ۱۳۹۸ آغاز نموده.
۱۴۰۲ © تمامی حقوق متعلق به مدرسه بیدار میباشد
توسعه و اجرا الگر استودیو × طراحی استودیو انقلاب