منطقهی خاورمیانه از بعد از جنگ اول جهانی به شکلی که امروز میشناسیم درآمده و تغییرات آن تا کنون ناچیز بوده است. با خروج انگلستان از منطقه که معماراین خاورمیانه شناخته میشد، منطقه وارد منازعاتِ متعددی شد که تاکنون ادامه داشته است و بهرغم ثروت هنگفتِ کشورهای آن از نظر منابع مالی و انسانی، عدم توازنِ بسیاری میان سطحِ زندگی و درآمد سرانهی مردم آن دیده میشود؛ به گونه ای که کشورکوچکی مانند قطر امروز با ۱۲۷.۰۰۰ دلار در سال و کشوری همچون یمن با ۲.۴۰۰ دلار در زمرهی کشورهای منطقه با بالاترین و پایین ترین درآمدهای سرانه در دنیا هستند. بهروشنی میتوان دید که ژئوپلتیکِ خصومتِ منطقهای در خاورمیانه به نوعی ژئوپلتیکِ توسعه هم است و توسعهی متوازنِ منطقه خود از ترکِ خصومتها و تبدیلِ آنها به رقابت و همکاری منطقهای میگذرد.
اما چگونه میتوان در منطقهی پُرچالش و پُربازیگرِ خاورمیانه که عمر چالشها و حتی بازیگرانِ عرصهی رقابت در آن گاه به درازای تمدن بشر میرسد، امیدی برای توسعه و توازن منطقهای داشت؟ با استقلالِ نفتی ایالات متحده از سال ۲۰۱۷، دیگر این تنها ابرقدرتِ بهجایمانده از دورانِ جنگِ سرد به نفت خاورمیانه نیازی ندارد و براساس سندِ امنیتِ ملی این کشور، سیاستها وتوجه روزافزوناش بر حوزهی دریای چین خواهد بود. ولی آیا واقعا چنان که گفته میشود ایالات متحده در حال خروج از خاورمیانه است؟ خروج این قدرت سخت و این بازیگر عمده در معادلات خاورمیانه چه منازعاتی را شعله ور خواهد کرد؟ آیا میتوان شبحِ قدرتهای آیندهی خاورمیانه را از حالا مشاهده کرد؟ در دنیایی درهم تافتهتر از هر زمان دیگر در تمدن بشر، آیا سرنوشتِ خاورمیانه همچنان در ادامهی منازعات رقم خواهد خورد؟
مدرسهی هنر و ادبیات بیدار، با همکاری متخصصان و هنرمندان فعالیت خود را از پاییز ۱۳۹۸ آغاز نموده.
۱۴۰۲ © تمامی حقوق متعلق به مدرسه بیدار میباشد
توسعه و اجرا الگر استودیو × طراحی استودیو انقلاب