روان‌شناسی توده‌ها؛ تئاتر سیاست در عصر ترامپ

روان‌شناسی توده‌ها؛ تئاتر سیاست در عصر ترامپ

  • تاریخ شروع: ۲۰ آبان ۱۴۰۴
  • روزهای: سه‌شنبه
  • ساعت: ۱۹-۲۱
  • تعداد کل جلسات: ۴
  • دوره به صورت: آنلاین و حضوری

زیگموند فروید، بنیانگذار روان‌کاوی، کتاب خود درباره‌ی «روان‌شناسی توده» را با این جملات آغاز می‌کند: «تفاوت و تضاد میان روان‌شناسی فردی و روان‌شناسی اجتماعی یا گروهی، که در نگاه نخست ممکن است بسیار معنادار به نظر برسد، هنگامی که با دقت بیشتری بررسی شود، تا حد زیادی محو و کمرنگ می‌شود … در زندگی روانی هر فرد، همواره دیگری‌ای دخیل است – در مقام الگو، در مقام ابژه، در مقام یاور یا در مقام رقیب – و از این رو، از همان آغاز، روان‌شناسی فردی در این معنای گسترده اما کاملاً موجه کلمه، در عین حال روان‌شناسی اجتماعی هم هست.» به تعبیری، «دیگری» در انزواجویانه‌ترین رفتارهای ما نیز حضور و نفوذی انکارنشدنی دارد. تحلیل این نکته اساسی را باید تا نهایت منطقی‌اش دنبال کرد و به نقاط حساس اتصال و انفصال میان فرد و جامعه رسید، نقاط چسبندگی و نقاط گسستی که بی‌بروبرگرد نقاط لیبیدویی حساس و لذت‌های مازادند.

 

تأثیر سرنوشت‌ساز گروه‌ها و جمع‌ها بر فرد را در انواع شکل‌بندی‌های اجتماعی می‌توان ردیابی کرد. خانواده، نهادهای آموزشی، جمع دوستان، جمع‌ هواداران و طرفداران یک فرد و گروه و ایده و برندی خاص، ملت و کشور و وطن، دین، زبان مادری، شبکه‌های اجتماعی، و اصولاً هر نهادی که مشارکت ما در مناسک‌هایی خاص را می‌طلبد. هر یک از این موارد به گونه‌ای خاص شروطی ناخودآگاه را برآورده می‌کنند و مستلزم سرمایه‌گذاری روانی فرد مشارکت‌کننده‌اند. اما وزن و اهمیت اجتماعی و سیاسی و روانی آن‌ها بسیار متفاوت است و در هر یک از آن‌ها نحوه‌ی اتصال فرد با جامعه نمودی ویژه می‌یابد.

 

در کلی‌ترین شکل، شاید بهترین راه برای درک پیوند پیچیده‌ی فرد با جامعه، فرهنگ، و سیاست توده‌ای در دنیای امروز دنبال کردن خط فکری و مسیری باشد که ما را در نهایت به نقطه‌ی تلاقی سیاست و اقتصاد برساند، یا به یک معنا، نقطه‌ی تلاقی اقتدار بازار و بازاری شدن اقتدار. و این طبعاً مستلزم نوعی بازنگری اساسی در مفاهیم سیاست و اقتصاد و نوع رابطه‌ی آن‌ها با یکدیگر است.

 

در نگرش انتقادی رایج به جامعه‌ی توده‌ای معاصر، که همواره از ابتدا نوعی نگاه تحقیرآمیز به توده‌ها در آن درج شده است، معمولاً سیاست و اقتصاد به قالب کلیشه‌هایی مکمل همدیگر درمی‌آیند: از یک طرف، با تصویری از یک جامعه‌ی کاملاً فروبسته و اداره‌شده مواجهیم که در آن سرمایه و منافع اقتصادی و عقل ابزاری همه‌ی روزنه‌های تنفس سوژه‌ی خودآیین را بسته‌اند، و از طرف دیگر، با تلاشی رمانتیک برای بازیابی سیاستی ناب و پاک، جستجوی فضاهای مقاومتی که هنوز آلوده به جاه‌طلبی‌های اربابان سیاست و تجارت نشده‌اند. این تصویر قالبی را باید شکست. به لحاظ نظری، گشودگی سیاسی را از قضا باید در حیطه‌ای جست که در نگاه اول ممکن است مانع اصلی هر نوع رهایی به نظر رسد: حیطه‌ی فانتزی‌ها، حیطه‌ی لذت های وقیحی که ظاهراً سیاست حال حاضر را آلوده کرده، حوزه‌ی عمومی را به گند کشیده، و هر نوع حس اخلاقی و مسئولیت‌پذیری را بی‌معنا و بلاموضوع کرده‌است.

 

در این دوره از درس‌گفتارها می‌کوشیم پس از طرح خطوط اصلی بحث روان‌شناسی توده‌ها و جامعه‌شناسی رفتارهای توده‌ای، یک‌راست برویم سر صحنه‌ی اصلی «تئاتر سیاست» امروز و ظهور پدیده‌ای چون دونالد ترامپ که ترکیبی غریب است از نمایش و سیاست‌مداری، ترکیبی که گرچه همیشه یکی از ویژگی‌های حیات سیاسی بوده اما اینک در عصر حاکمیت ترامپ پیچشی تازه یافته و جهانی پدید آورده است که در آن برند و رئالیتی‌شو و حاکمیت کاملاً در هم ادغام شده‌اند و معجونی سکرآور ساخته‌اند برای انبوه هواداران و مصرف‌کنندگان در آمریکا و سرتاسر دنیا.

 

ترامپ حتی در مخالفان‌اش تب‌و‌تاب و هیجان برمی‌انگیزد. او نماینده‌ی سازمان اقتصادی-سیاسی به غایت تطبیق‌پذیری است که هم‌زمان می‌تواند هم نوعی معبد و کلیسای مدرن باشد و هم نوعی کارخانه‌ی فانتزی‌سازی، هم یک امپراطوری رسانه‌ای و هم یک گردهمایی سیاسی، هم یک اُرجی جنسی و هم بیزینسی سودآور. چنین ترکیبی است که ترامپ را به ظاهر شکست‌ناپذیر کرده و ظاهراً هیچ رسوایی‌ مالی و جنسی و هیچ جرم و جنایتی نیست که بتواند خدشه‌ای بر محبوبیت و اعتبار او نزد هوادارانش ایجاد کند.

مدرسه‌ی هنر و ادبیات بیدار، با همکاری متخصصان و هنرمندان فعالیت‌ خود را از پاییز ۱۳۹۸ آغاز نموده.