کیارستمی نخستین فیلم بلند سینماییاش را کمی پیش از سقوط رژیم پهلوی ساخت، فیلمی بیهمتا در تاریخ سینمای ایران، «گزارشی» از احوال خانوادهای در آستانهی فروپاشیدن که ضرباهنگهای زندگی در ساختاری ازهمپاشیده را ضبط میکرد. کیارستمی در این فیلم نخستین بار از بازیگری سرشناس بهره گرفت. نخستین بار فیلمنامهای پر از دیالوگ نوشت. نخستین بار فیلمی بیرون از کانون ساخت، با تهیهکنندهای حرفهای. نخستین بار شخصیت اصلی فیلم مردی بزرگسال (همسن و سال خود فیلمساز) است. فیلم پایانی باز دارد و کمترین شباهتی با تجربههای سینمای آن زمان ایران ندارد… فیلم از طریق «گزارشِ» سینمایِی وضعیتی که در آن تولید میشد روایتی پیشگویانه از بحرانی به دست میدهد که بنا بود تمام ابعاد و ارکان جامعهی ایران را در برگیرد.
گزارش تمامی فضاهای ایرانی را که فرایندِ پر از تناقض و تعارضِ مدرنشدن را از سر میگذراند (باز)مینمایاند. کارگردان در این فیلم غریب انواع و اقسام شیوهها و ضرباهنگها را میآزماید: نماهایی از گفتگوهای داخل خودروها؛ استفاده از دوربین به عنوان آینهای مقابل شخصیت؛ صدابرداری سرِ صحنه؛ دوربین روی دست… گزارش به سان مُنادی زیباشناختی (به مفهومی لایبنیتسی-آدورنویی) تمامی تناقضهای مدرنیزاسیون پهلوی را در فُرمِ خود بازمیتاباند، تناقضهایی که زمینهسازِ انقلاب پنجاهوهفت شدند … کیارستمی دومین فیلم بلند داستانیاش را هفت سال پس از پیروزی انقلاب ساخت، این بار دور از شهر و با محوریتِ کودکان اما، همچنانکه رابین وود در یکی از بهترین جستارهای نوشتهشده دربارهی خانهی دوست کجاست؟ نشان داده است، این اثر «فیلم-رمانی» است که قصهاش را از طریق لوازم و اسباب «فیلم-شعر» بازمیگوید.
برای بازخوانی خانهی دوست کجاست از جستار عالی جون کُپجِک بهره خواهیم گرفت – رمزگشایی از زیگزاگ ابدیِ فیلم به یاری آرای آنری کُربَن و ایدهی عالَم میانجیِ خیال… میکوشیم وجه سیاسی بوطیقای سینمای کیارستمی را از راه وا-خوانیِ موتیفهای فیلم بازیابیم: تقابل در-پنجرههای چوبی و در-پنجرههای آهنی، تقابل اسبهای سفید و اسبهای قهوهای، و بازی محورهای اُریب خویشاوندی-روایی در ساختمان فیلم. راههای پرپیچوخمِ سینمای کیارستمی بعد از این فیلم از سهراهیِ پرتنش کلوزآپ-مشق شب-زندگی و دیگر هیچ میگذرد: این کلافِ پرتنش چون منشوری سهوجهی جهان کیارستمی را به صورتی فلکی بدل میکند که در آن نطفهی ایدهی «تماشاگر رهایییافته» بسته میشود… پس از ده تحولی دیگر در سینمای کیارستمی روی میدهد: «اومانیسم رادیکال» فیلمهای قبلی جایش را به سینمایی «پُستاومانیستی» میسپارد: مسیری که از پنج آغاز میشود و به بیستوچهار فریم میرسد. این مسیر ادامه دارد …
مدرسهی هنر و ادبیات بیدار، با همکاری متخصصان و هنرمندان فعالیت خود را از پاییز ۱۳۹۸ آغاز نموده.
۱۴۰۲ © تمامی حقوق متعلق به مدرسه بیدار میباشد
توسعه و اجرا الگر استودیو × طراحی استودیو انقلاب