هگل معتقد بود هر فلسفهای بهواقع شکلی از اسپینوزاگرایی است، زیرا یافتن تعینِ عقلانی برای همه چیزْ گوهرِ تفکرِ اسپینوزا بود. درستیِ این اعتقاد زمانی آشکار میشود که به یاد آوریم یاکوبی نیز دقیقا از منظری مشابه، فلسفه را با تبیین عقلانی جهان و این نوع تبیین را با غایتِ اصلیِ تفکر اسپینوزا یکی میدانست و به همین سبب نیز هر سهی آنها، یعنی فلسفه، عقلگرایی و مکتب اسپینوزا را باطل میانگاشت.
اما از نظر هگلْ تبیین عقلانی بیش از آنکه تمامیتی متافیزیکی یا شکلی از وحدت وجود باشد، به طور ذاتی متضمن سوژهی انسانی و تناقضهای درونی آن است و البته خصلت تاریخی و سلبیت ویرانگرِ این سوژه نیز در تجلی جمعی آن یعنی سیاست، بهتر از هر جای دیگر جلوهگر میشود.
از این رو پرسش «هگل یا اسپینوزا؟» نه فقط پرسشی فلسفی است و به یک معنا همهی صور فهم انتقادیِ مدرنیته در گرو آن است، بلکه مهمتر از آن پرسشی سیاسی است که با بحران سیاست در زمانهی ما – که ترجمهی فلسفی آن چیزی جز بحران مارکسیسم نیست – پیوند ذاتی دارد. کتاب «هگل یا اسپینوزا» نوشتهی پییر ماشری، که خود به تعبیری مهمترین شارح و مفسر اسپینوزا در دوران ما است، راه مناسبی است برای نزدیکشدن به پرسش فوق – هرچند همانطور که خواهیم دید، کتاب ماشری حاوی پاسخی پیچیده به این پرسش نیز است که پرداختن به همهی فراز و فرودهای آن احتمالا مجالی دیگر میطلبد.
«هگل یا اسپینوزا» نخستین بار در سال ۱۹۷۹ در فرانسه به نشر رسید. کتابی بس نافذ بوده است، خاصه در کار فیلسوفانی چون آلن بدیو، آنتونیو نگری و ژیل دلوز. پییر ماشری در این کتاب قرائت بدیل، زنده و پرنشاطی از تفکر اسپینوزا پیش مینهد که سیر تاریخیِ پذیرفتهشدهی دانش فلسفی را زیر و زبر میکند. ماشری در اسپینوزا فلسفهای درونماندگار مییابد که تابع ضمانت حقیقتی ماتقدم یا ماقبل تجربی نیست.
«هگل یا اسپینوزا» صرفا بر قرائتی خاص از این دو فیلسوف صحه نمیگذارد که از اسپینوزایی «خوب» در برابر هگلی «بد» دفاع کند بلکه راه را بر مواجههای هموار میکند که فهمی تازه پدید میآورد؛ حقیقت مشترکی که در شکافی سر برمیآورد که این دو فیلسوف را از هم جدا میکند.
مدرسهی هنر و ادبیات بیدار، با همکاری متخصصان و هنرمندان فعالیت خود را از پاییز ۱۳۹۸ آغاز نموده.
۱۴۰۲ © تمامی حقوق متعلق به مدرسه بیدار میباشد
توسعه و اجرا الگر استودیو × طراحی استودیو انقلاب