درسگفتار حاضر همانطور که از عنوان برمیآید، دو بخش دارد: نخست مبانی نظری تجزیه و تحلیل موسیقی و معرفی یک مدل و دوم تجزیه و تحلیل برخی آثار برگزیده براساس آن مبانی و مدلِ معرفیشده.
مطالعات تحلیلی موسیقی کلاسیک ایرانی اکنون به جایی رسیده است که بتواند امکان طرح یک مدل عمومی را به دست دهد. با اینحال پیش از طرح هر مدل باید اندکی درنگ و بررسی کرد که آیا رویکرد تحلیلی به این موسیقی با آن سازگار است و اگر هست چه نتایجی دارد؟ در گام اول این درسگفتار میبینیم که دلیلی بر ناسازگاری ذاتی میان موسیقی کلاسیک ایرانی و تجزیه و تحلیل موسیقایی وجود ندارد. سپس با در نظر گرفتن دو سوی هدفمندِ «آموزش»یار و «دانش»بنیادِ تجزیه و تحلیل موسیقی ایرانی با چالشهای عمدهی پیش روی آن آشنا میشویم که به طور مختصر عبارتاند از: عدم تعین شیء هدفِ تحلیل، نانوشته یا نانویسا بودن برخی اشیاء قابل تحلیل، رابطهی جزء و کل، کمبود و در بعضی موارد نبود واژگان فنی معتبر و مورد قبول اکثریت جامعهی موسیقی، و گفتمان تحلیلی. در ادامه با معرفی امکاناتی نظیر سامانهی ترکیبی فواصل، سامانِ شکلی، رویکردهای ریتمی و رابطهی کلام به یک مدل اولیهی پیشنهادی میرسیم که برپایهی توصیف مُدال، توصیف لایههای میانی، توصیف ساختاری و توصیف زمانی (با انعطافپذیری نسبت به ترتیب به کارگیری هر یک از این واحدها) بسط یافته است.
بخش دوم کاربست مُدلی است که در بخش اول معرفی شده است. به این ترتیب تعدادی از آثار شاخص در تاریخ معاصر موسیقی ایرانی انتخاب شده و در باقی جلسات درسگفتار بسته به شرایط شرکتکنندگان یک یا دو قطعه تجزیه و تحلیل میشود و ویژگیهای موسیقایی هر یک به دقت تشریح میشود. در همین حین اگر تجزیه و تحلیلهای دیگری هم به دست تحلیلگران دیگر از همین قطعه صورت گرفته باشد معرفی شده و مورد بحث و بررسی قرار میگیرد.
مدرسهی هنر و ادبیات بیدار، با همکاری متخصصان و هنرمندان فعالیت خود را از پاییز ۱۳۹۸ آغاز نموده.
۱۴۰۲ © تمامی حقوق متعلق به مدرسه بیدار میباشد
توسعه و اجرا الگر استودیو × طراحی استودیو انقلاب