مارکس ناشناخته: مسأله‌ی ملی، جنسیت و سوسیالیسم

مارکس ناشناخته: مسأله‌ی ملی، جنسیت و سوسیالیسم

  • تاریخ شروع: ۲۰ مرداد ۱۴۰۳
  • روزهای: شنبه
  • ساعت: ۱۸:۳۰-۲۰:۳۰
  • تعداد کل جلسات: ۶
  • دوره به صورت: آنلاین و حضوری

بحث‌های مارکس در باب هندوستان طیفی از انتقادات تا ستایش را در بر گرفته: از ادوراد سعید که آن‌ها را مصداق «شرق‌شناسی» دانست تا کوین اندرسون که آن‌ها را نشانه‌ی بلوغ تحلیل دیالکتیکی مارکس در رابطه با «جنبش طبقاتی در انگلستان» و «جنبش ملی در هند» تلقی کرد. این موضوع به‌ویژه در مرکز تفکر مارکسیست‌ها قرار گرفت که آیا باید مدافع «رشد و گسترش سرمایه‌داری» در یک کشور عقب‌افتاده بود یا که باید از هر فرصتی برای «گذر از سرمایه‌داری» دفاع کرد؟

 

بعدترها همین مسائل هنگامی که پیش‌نویس نامه‌های مارکس به نارودنیک برجسته‌ی روس، ورا زاسولیچ منتشر شد موضوع بحث و بررسی‌های بسیاری قرار گرفت: وظیفه‌ی کمونیست‌ها در یک جامعه‌ی توسعه‌نیافته از لحاظ سرمایه‌داری چیست؟

 

در جریان جنگ داخلی آمریکا هم مسائل حساسی مورد توجه مارکس قرار گرفت. او به بررسی این مسأله پرداخت كه برده‌داری جنوبْ نهادی اقتصادی است و كسب قلمروهای جدید برایش ضرورت دارد. در واقع، هدف جنوب نه تجزیه‌ی شمال بلكه بازسازماندهی آن بر مبنای برده‌داری و تحت كنترل رسمی الیگارشی برده‌داری بود. در نتیجه شكلی از سرمایه‌داری ایجاد می‌شد كه با ساختاربندی بر مبنای اصول نژادی و قومی، كارگران سفید مهاجر به سیاهان در پایه‌ی جامعه ملحق می‌شدند. از تضاد میان کارگر ایرانی و افغانستانی در ایران تا تضاد میان کارگر ترک و آلمانی در آلمان و تا تضاد میان کارگر آمریکایی با کارگران مکزیکی در ایالات متحده‌ی آمریکا، همه و همه بحث‌هایی است که چپ‌ها را به این فکر فرو برده است که چگونه روحیه‌ی انترناسیونالیستی را باید به میان کارگران برد؟

 

دست آخر در ارتباط با «ایرلند» و «لهستان» این موضوع محل مناقشه میان مارکسیست‌ها شد که چگونه باید با یک «مبارزه‌ی ملی‌گرایانه» علیه استعمار مواجه شد؟ آیا زمانی که از ستمدیدگان در بلوچستان یا کردستان دفاع می‌کنیم، به تفاوت‌های بورژوازی بلوچ و مرکز هم نظر داریم یا باید داشته باشیم؟

 

از سوی دیگر در دفاتر قوم‌شناسی رگه‌های جدیدی از یک بینش فمنیستی دیده می‌شود که بعدها موضوع بحث‌های فراوانی در میان فمنیست‌های مارکسیست شد. در حالی که نظر مسلط تا هنگام انتشار این دفترچه‌ها این بود که اثر بنیانگذار مارکسیستی «منشأ خانواده، مالکیت خصوصی و دولت» (۱۸۸۴) انگلس است، و اساس درک آن «ستایش از کمون اولیه» و جا افتادن این درک از «کمونیسم آینده» که آن عبارت خواهد بود از «کمون اولیه + تکنولوژی»، فرازهایی از دفاتر نشان داد که مارکس نطفه‌ی تضاد طبقاتی را در رتبه‌های درون همان جوامع بدوی اشتراکی و پیش از ایجاد مالکیت خصوصی تشخیص داده بود.

 

هتر براون در بررسی موشکافانه‌ی خود از نظرگاه مارکس در این رابطه، بر آن است که مارکس برخلاف انگلس ظهور مالکیت خصوصی و ازدواج تک‌همسری و خانواده پدرسالاری را برابر با «شکست تاریخی-جهانی جنس مؤنث» نمی‌دانست و «زنان را در هر مرحله از تاریخ به مثابه‌ی سوژه‌های بالقوه می‌پنداشت.» با همه‌ی این حرف‌ها، نسبت «طبقه» و «جنسیت» همچنان نسبت مسأله‌داری است. اهمیت مطالعه‌ی صورت‌بندی مارکس درباره‌ی جنسیت در جهان پیشاسرمایه‌داری این است که نشان دادن مشکل سلسله‌مراتب در همان «کمون اولیه» رُخ داد. مبتنی بر این آيا این احتمال وجود دارد در شرایطی که مالکیت خصوصی دیگر وجود نداشته باشد و سرمایه‌داری هم ازبین‌ رفته باشد، ستم جنسیتی همچنان پابرجا بماند؟ بر بستر دریافت مارکس از تغییر و تحول در کمون اولیه به ضرر زنان، رایا دونایفسکایا استدلال می‌کند که شکل‌گیری طبقات به طور کلی و ستم مشخصی که زنان با آن مواجه‌اند، مبتنی بر «تقسیم کار ذهنی و یدی» بود.

 

بر بستر این یافته‌ها روشن است که مارکس جز «طبقه» توانسته بود با جزئيات بسیارْ مسائل مربوط به «ستم ملی» و «ستم جنسیتی» را مورد بررسی قرار دهد. با این همه آیا می‌توان مارکس را یک «اینترسکشنال»، یعنی فردی مدافع ایده‌ی «گره‌گاه‌های ستم» و نه فردی ایستاده بر «تضاد بنیادی کار و سرمایه» قلمداد کرد؟ او هرگز اهمیت کار سترگش، یعنی «سرمایه» را نفی نکرد. چگونه باید یافته‌های او در دفاتر قوم‌شناختی را با «سرمایه» برای امروز بازخوانی کرد؟ چگونه می‌توان آموز‌ه‌های این مارکس ناشناخته را برای «طبقه‌ی کارگر»، برای «بلوچستان» و «کردستان» و «اهواز» و … به‌کار گرفت؟

 

جلسه‌ی اول) ملیت، جنسیت، طبقه: سرمایه‌داری و پیشاسرمایه‌داری در بینش مارکس
در این جلسه می‌کوشیم تا اهمیت سه‌گونه‌ی ستم را از نظر مارکس در مطالعه‌ی جوامع پیشاسرمایه‌داری و سرمایه‌داری به شکلی مسأله‌گون در رابطه با تاریخ معاصر جامعه‌ی ایران (پس از مشروطه) مطرح کنیم.
جلسه‌ی دوم) هندوستان و روسیه: از کمونته‌های بدوی تا ناگزیری سرمایه‌داری
در این جلسه با تکیه‌ بر بحث‌های مارکس درباره‌ی روسیه و هندوستان، پرسش از چند و چون گذار به سوسیالیسم، اهمیت سنت‌های اشتراکی در جوامع پیشاسرمایه‌داری برای این گذار، و نیز دستور کار سیاست انترناسیونالیستی در مواجهه با ستم ملی و طبقاتی را بررسی خواهیم کرد.
جلسه‌ی سوم) جنگ داخلی آمریکا: مارکس، لینکلن و نژادپرستی
در این جلسه با محوریت جنگ داخلی آمریکا، می‌کوشیم با مسأله‌ی رواج نژادپرستی در میان طبقه‌ی کارگر دست و پنجه نرم کنیم و ببینیم که بینش مارکس چگونه می‌تواند به درک موضوع و طرح‌ریزی یک سیاست رهایی‌بخش کمک کند؟
جلسه‌ی چهارم) جنسیت و خانواده در نظر مارکس: بینش‌های روش‌شناختی
در این جلسه با بررسی آرای مارکس در خصوص جایگاه ستم جنسیتی در زمانه‌اش، به سراغ تفاوت شیوه‌ی رجوع او به این موضوع با فمنیسم‌های مسلط در جامعه‌ی ایران می‌رویم و با نگاهی به جنبش ژینا، نتایج سیاسی این تفاوت روشی را به بحث می‌نشینیم.
جلسه‌ی پنجم) جنسیت و خانواده در نظر مارکس: مارکس به مثابه‌ی منتقد انگلس
در این جلسه با روشن کردن تفاوت‌های مارکس و انگلس در موضوع جنسیت و خانواده، از چشم‌انداز سوسیالیستی رهایی زنان می‌پرسیم و می‌کوشیم تا نسبت «طبقه» و «جنسیت» را از منظری مارکسی بازبینی کنیم.
جلسه‌ی ششم) میراث مارکس ناشناخته برای ایرانِ امروز
دست آخر خواهیم کوشید تا بر بستر مبارزات مردمی تاریخ معاصر ایران، شیوه‌ی مارکسی مواجهه با درهم‌آمیزی سه ستم طبقاتی، ملی و جنسی/ جنسیتی را روشن کرده و درباره‌ی نتایج آن گفتگو کنیم.

 

مدرسه‌ی هنر و ادبیات بیدار، با همکاری متخصصان و هنرمندان فعالیت‌ خود را از پاییز ۱۳۹۸ آغاز نموده.