صالح نجفی - عشق در زمانه‌ی نظام‌های ستم‌گر؛ پِتسُولْت و بیرون کشیدنِ سینما از ورطه‌ی ژانرها

عشق در زمانه‌ی نظام‌های ستم‌گر؛ پِتسُولْت و بیرون کشیدنِ سینما از ورطه‌ی ژانرها

  • تاریخ شروع: ۲۹ تیر ۱۴۰۱
  • روزهای: چهارشنبه‌
  • ساعت: ۱۸:۳۰-۲۰:۳۰
  • تعداد کل جلسات: ۴
  • دوره به صورت: آنلاین و حضوری

کریستیان پِتسُولْت فعالیت خود را در سینما با دستیاری هارون فاروکی و هارتموت بیتومسکی در تلویزیون آلمان آغاز کرد و سپس به ساخت فیلم کوتاه برای تلویزیون مشغول شد. او در ابتدای قرن و با ساخت اولین فیلم بلند خود «امنیت داخلی»، عملا به یکی از فیلم‌سازان سرآمدِ موج نوی سینمای آلمان تبدیل شد. سینمای او مملو از نقل قول‌های سینمایی و درهم آمیزیِ مواد فرهنگ عامیانه با مسائل سیاسی است. او نیز مانند فاسبیندر با ژانرهای گوناگون هالیوودی درگیر می‌شود و، با خلق واریاسیون‌های خویش، از آنها استفاده‌ی سیاسی می‌برد. برخورد او با ژانرها همواره با تجدید خاطره،‌ حرمت(شکنی) و البته ستایش آمیخته است، هم‌چنان‌که در مصاحبه‌ای عنوان می‌کند: «احساس می‌کنم فیلم‌هایم را در گورستان سینمای ژانرها می‌سازم، با چیزهای به‌دردخوری که هنوز در آن گورستان می‌توان یافت.»

یکی از عناصر ویرانگر و فرساینده‌ی همیشه حاضر در دنیای فیلم‌های پتسولت پول است. در سه فیلمی که به اتفاق هم تریلوژیِ «اشباح» او را تشکیل می‌دهند، پول عامل محرّک یا به‌اصطلاح سوختی است که موتور روایت را روشن نگه می‌دارد و در عین حال مانعی است که آن را از حرکت باز می‌دارد. شخصیت‌ها باید اول از روی آن بپرند تا بتوانند با هم صمیمی شوند یا هر نوع رابطه‌ی نزدیکی با هم برقرار کنند. ولی در عین حال همین پول لحظه‌های مهرآمیز آنها را یکباره و ناغافل قطع می‌کند و عمر صمیمیت‌شان را کوتاه می‌سازد. پول شیئی است که دارندگانش را فاسد می‌کند، به تباهی می‌کشاند و چون نیرویی جِنّی تک تک قاب‌های تریلوژی پتسولت را تسخیر می‌کند.

 

به گفته‌ی هیلری وِستِن: «سینمای پتسولت چون رقصی است که در آن آدم‌ها گرد هم می‌آیند لیکن هرگز با هم پیوند نمی‌یابند. پرطنین‌ترین لحظه‌ها نه در دیالوگ‌ها و در پیش‌روی پی‌رنگ بلکه در لحظه‌های توقف پی‌رنگ و آرایش بدن‌ها یا به‌اصطلاح «رقص‌نگاری»ست، آنگاه که بدن‌ها در هم می‌تنند و چشمان به ملاقات هم می‌آیند و ساعدی درست در حالت عمودی قرار می‌گیرد. فیلم‌های او سرشار از شخصیت‌های تک‌افتاده‌ای ست که در حاشیه‌های جامعه و در مناطق ترانزیتِ اروپای معاصر به سر می‌برند. درام در سینمای او به آرامی و خاموش به جوش می‌آید و گُر می‌کیرد و ارواح و اشباح تاریخ را احضار کرده و به گفتگو با اضطراب‌های زندگی مدرن وا می‌دارد.»

 

در این دوره تلاش می‌کنیم سینمای او را بر پایه‌ی محورهای زیر بررسی کنیم:

 

۱- تریلوژی‌ها:
تریلوژی اشباح – بازنمایی خطهای گسلِ جدید پس از فروپاشی نظام‌های سوسیالیستیِ واقعاً موجود بر اثر سیطره‌ی پول و سرمایه و ظهور شکل‌های جدید بندگی در سنگر بازار آزاد
تریلوژی عشق در نظام‌های ستمگر – واکاوی امکان‌های رهایی در گذشته‌ی سیاه. فیلم به مثابه‌ی فانوس رستگاری در ویرانه‌های زمان تاریخی
۲- واسازی تقابل سینمای هنری-تجاری:
مصرف‌کنندگان باهوش – (باز)فعال‌کردنِ پتانسیل‌های سینمای ژانری در قاب سینمای هنری: میراث فَسبیندر
از کوره‌راه‌های واقعیتِ حاضر تا ترعه‌های افسانه‌های پریان – مرور کارنامه‌ی بیست‌ساله‌ی خلاق‌ترین سینماگر معاصر آلمان از امنیت داخلی تا اوندینه
۳- سینمای برزخ:
آداب زیستن و عشق ‌ورزیدن در برزخ: احضار روح کافکا در ترانزیت – سفرهای بی‌مقصد
واسازی ققنوسیِ اثرِ کلوزآپیِ کیارستمی- بازخوانی فونیکسِ پِتسولت
۴- نشانه‌های رهایی:
روزنه‌های رهایی در قاب ملودرام: نقاشی، موسیقی و ادبیات در سینمای پتسولت – از مارک تواِین، ایوان تورگنیِف و زیبالت تا رمبرانت و یوهان سباستین باخ

مدرسه‌ی هنر و ادبیات بیدار، با همکاری متخصصان و هنرمندان فعالیت‌ خود را از پاییز ۱۳۹۸ آغاز نموده.