زنانگی، جنون،‌ تجزیه و مرگ

زنانگی، جنون،‌ تجزیه و مرگ

  • تاریخ شروع: ۱۴ آذر ۱۴۰۳
  • روزهای: چهارشنبه
  • ساعت: ۱۸:۳۰-۲۰:۳۰
  • تعداد کل جلسات: ۴
  • دوره به صورت: آنلاین و حضوری

شکل‌گیری دولت-ملتِ مدرن مستلزم نظم‌بخشی‌ها و منضبط‌کردن‌های متعدد و چندلایه‌ای بود که به تدریج نظم دولتی را مستقر کرد. بخشی از این نظم‌بخشی‌ها از طریق ایجاد هراس‌هایی ممکن شد که همسویی‌ها، سنگربندی‌ها و انتظام و مراقبت را ضروری جلوه می‌دادند. آیا می‌توانیم تاریخ شکل‌گیری دولت ملی را بر اساس این هراس‌ها بخوانیم؟ اگر متراکم‌ترین لحظه‌های این نظم‌یابی جدید یعنی فاصله‌ی دو جنگ جهانی را در نظر بگیریم، به نظر می‌آید زنانگی‌هراسی، مجنون‌هراسی، تجزیه‌هراسی و مرگ‌هراسی یا ترس از زوال تمدنی مهم‌ترین این هراس‌ها بوده‌اند. در این میان شاید آخرین هراس به نوعی تجمیع تمامی هراس‌ها بود.

 

در این دوره‌ی چهار جلسه‌ای از خلال بعضی متون مؤثر یا بازنماینده در این هراس‌افکنی، به این چهار محور شکل‌گیری نظم جدید دولت می‌پردازیم، یا درواقع تلاش می‌کنیم ارتباط این موضوعات را در سه جلسه‌ی آغازین تحلیل کرده و تجمیع آن‌ها در موضوع هراس از زوال دولتِ ملی را در آخرین جلسه بررسی کنیم. هیچ‌یک از این جلسات بررسی دقیق و جامع موضوع خاص خود نیستند و بعضی متون و اسناد مرتبط را در دل طرح کلی جلسه به بحث می‌گذارند.

 

جلسه‌ی اول:

هراس از زنانگی که در نهایت به سازمان‌دهی مردسالارانه‌ی فضای سیاسی و به تفکیک فضاییِ تولید و بروز زنانگی انجامید، کهن‌ترین و عمیق‌ترین هراسِ برسازنده‌ی دولت-ملت در ایران بوده است. هراسی که ریشه در اواخر عصر صفوی داشت، و در پیوندی که از آن زمان با امر دینی و منازعات تمدنی پیدا کرد تحول یافت و در اواخر دوره‌ی قاجار به شکل ایده‌های سیاسی مشخصی برای سازمان‌دهی فضای دولت بدل شد. در اولین جلسه تلاش می‌کنیم با برجسته کردنِ لحظاتی از این هراس‌افکنی به این موضوع بپردازیم که دیسیپلینه‌کردن زنان چه نقشی در شکل‌گیری دولت-ملت در ایران داشته است.

 

جلسه‌ی دوم:

مواجهه با جنون یا اشکال مختلف اقدامات و کنش‌های جنون‌آمیز، در دوران مظفرالدین‌شاه آغاز شد، اما در فاصله‌ی دو جنگ جهانی بود که تنظیم فضایی دیوانگان و موضوع جنون و ارتباط آن با نظم اجتماعی به بخشی تعیین‌کننده از تعریف عقلانیت و تجدد بدل شدند. در دومین جلسه می‌پرسیم هراس از جنون و سازمان‌یابی مجانین در این بازه‌ی زمانی چگونه با شکل‌گیری نهادهای جدید دولتی گره خورد و نقشی تعیین‌کننده در تشکیل سیاست‌های شهری، بهداشتی، حقوقی و تربیتی داشت و چگونه مفهوم نظم و عقلانیت را به یکدیگر مرتبط ساخت.

 

جلسه‌ی سوم:

شکل‌گیری نیروی نظامی و اقتدارگرایی در دوران پس از مشروطه در دل انضباطی تمرکزگرا مشروع می‌شد و این مشروع‌شدن نیازمند هراس‌افکنی از تجزیه بود. تجزیه‌هراسی به عنوان بخش محوری نظام تمرکزگرا در ایران چه نقشی در این دوران بازی کرد و چگونه دیسیپلینه‌کردنِ فضای سرزمینی با هراس از تجزیه گره خورد؟ چگونه سیاست‌های سرکوب و امنیتی‌سازی از طریق این هراس به خود مشروعیت می‌بخشیدند و این تجزیه‌هراسی چه سیاست‌هایی را برای بخش‌بندی اجتماعی و انتظام‌بخشی‌های متفاوت اما مکمل در پهنه‌ی سرزمینی ممکن کرد.

 

جلسه‌ی چهارم:

از اوایل دوران قاجار موضوع ترس از زوال تمدنی و دینی به موضوع بحث در ایران بدل شد که در نهایت توانست ایده‌ی پیشرفت یا نظام سیاسی عقلانی و متمرکز را مشروع جلوه دهد. در جلسه‌ی پایانی به این موضوع می‌پردازیم که چگونه حکم‌رانی جدید به عنوان راه حلی برای فرار از مرگ تمدنی مطرح شد و چگونه به این معنا زمانی سیاسی شکل گرفت که در آن آینده و شتاب جهان جدید دلهره‌هایی بنیادین ایجاد می‌کردند که خصوصاً در اواخر عصر قاجار تحولاتی شتابان پیدا کرد و در نهایت تمامی هراس‌های پیشین را برای مواجهه با دیگریِ قاتل، یا «غرب» بسیج کرد.

 

مدرسه‌ی هنر و ادبیات بیدار، با همکاری متخصصان و هنرمندان فعالیت‌ خود را از پاییز ۱۳۹۸ آغاز نموده.