زبان تصویرهای تو در تو؛ زیبا‌شناسی سیاسی در جهان روی اندرسون

زبان تصویرهای تو در تو؛ زیباشناسی سیاسی در جهان روی اندرسون

  • تاریخ شروع: ۱۱ مرداد ۱۴۰۲
  • روزهای: چهارشنبه
  • ساعت: ۱۸:۳۰-۲۰:۳۰
  • تعداد کل جلسات: ۴
  • دوره به صورت: آنلاین و حضوری

اندرسون فیلم‌سازی منحصربه‌فرد است که میان فیلم دومش گیلیاپ (۱۹۷۵) و فیلم سومش آوازهایی از طبقه‌ی دوم (۲۰۰۰)، بیست و پنج سال درنگ کرد تا در این میان به یکی از مهم‌تریم کارگردان‌های آگهی‌های بازرگانی در کشورهای اسکاندیناوی تبدیل شود. در واقع آگهی‌های بازرگانی به او مجال داد تا سبکی نو در فیلم‌سازی بپروراند و جوک‌هایی بصری با زمان‌بندی‌های دقیق بسازد که معمولاً در قالب پلان‌سکانس فیلمبرداری می‌شوند. او با استفاده‌ی فزاینده از نورپردازی‌های عجیب آنگونه که خود می‌گوید، «روشناییِ بی‌زنهاری که در آن هیچ امکانی برای گریختن یا پنهان شدن نیست»، سبکی را می‌پروراند که آمیزه‌ای است از حال و هوایی مزاح‌آلود و فضایی خفقان‌آور.

 

در فیلم‌های آخرالزمانی اندرسون، با دورنمایی فراگیر و سوررئال از فروپاشی جامعه روبروییم، جامعه‌ای که وقایعش در جهانی سرد و دل‌گیر می‌گذرد و ساکنانش مسافرانی رنگ‎‌پریده و شبح‌وارند که در مناظری مملؤ از طنزی معناگریز غوطه‌ورند و با وجود آنکه گه‌گاه قاه‌قاهِ می‌خندند، ماتم از سر و رویشان می‌بارد و به عروسک‌های هیولاوار خیمه‌شب‌بازی می‌مانند: تمثال‌هایی بی‌چهره‌ که دنیای رویایی فیلم‌ساز را حجیم‌تر می‌کنند.

 

اندرسون بازیگرانش را مثل ماهی به تصادف از دریای جامعه‌ی سوئد صید می‌کند: یک وکیل، کارمند بازنشسته‌ی بیمه، و راننده‌ی سابق سفارت. آدم‌های اندرسون واقعی‌اند اما جایی که در آن می‌زیند واقعی نیست. او طاقت رئالیسم محض را ندارد و خود می‌گوید: «اصلاً مطمئن نیستم بهترین راه برای توصیف واقعیت رئالیسم باشد». با وجودی که طراحی صحنه‌های او به غایت پیچیده‌ و چشم‌فریب‌اند و رویکرد سبک‌گرایانه‌ی او فیلم‌هایش را از رئالیسم اجتماعی دور می‌کند، فضای سینمایی‌اش بسیار به فضای اجتماعی نزدیک می‌شود و گفتارهای سیاسی و تاریخی بسیاری در آن رخنه می‌کند. تا جایی که می‌توان گفت موفق می‌شود با تولید فضای وهم‌آلود، به نوعی فاصله‌گذاری برشتی دست یابد و اگر نتواند تماشاگر را به فعالیت وا دارد، لااقل می‌تواند با خلق زبانی بغرنج، انفعال، روشنفکرگریزی و فقدان آگاهی تاریخی جامعه‌ی معاصر سوئد را به نقد بکشد.

 

در فیلم‌های او تقریبا هیچ نمای نزدیکی نیست که هم‌ذات‌پنداری و شفقت تماشاگران نسبت قربانیان فیلم را برانگیزد. در عوض این خود تماشاگرانند که باید سرسختانه به تحلیل انتقادی این زبان پیچیده بنشینند. خشونت فیلم نه از جلوه‌های شوک‌آور یا جذابیت‌های تدوین، بلکه از ایجاد پریشانی در احساس مخاطب نشأت می‌گیرد، هنگامی که معلوم می‌شود فیلم هیچ دستورالعملی در برابرش ننهاده تا چگونه درباره‌ی چیزها فکر کند. فیلم موضوع را توضیح نمی‌دهد و مسأله را حل نمی‌کند و «همین پیچیدگی است که انسان مدرن را می‌هراساند: از تجربه‌ی چیزی باز می‌ایستد و نمی‌تواند آن را پشت سر بگذارد».‌

 

در این دوره می‌کوشیم با خوانش برخی مقالات و بر اساس سرفصل‌های زیر سینمای اندرسون را در چهار جلسه بررسی کنیم:

 

۱- جوانی دوپاره: آغاز شکوهمند و شکست در گام دوم/ از عشق نوجوانی تا پوچی جوانی
۲- بیست و پنج سال غیاب: رسیدن به سبک از راه ساخت آگهی‌های بازرگانی
۳- شکوه جوک‌های (تلخ) بصری: نقاشی، تئاتر و جدیت در سینما، از اتو دیکس و گئورگه گروس تا استریندبرگ و بکت
۴- شاعرِ عشق‌های فروخورده در سرزمین هرز: کاشف رسوب رنج‌های تاریخ در پیکره‌ی تصویرها
۵- شعر و سینما: اندرسون و شبح سزار بایِخو

مدرسه‌ی هنر و ادبیات بیدار، با همکاری متخصصان و هنرمندان فعالیت‌ خود را از پاییز ۱۳۹۸ آغاز نموده.