مهسا اسداله‌نژاد - درباره‌ی سیاست استتیک: ۱- بازی آزاد تخیل

درباره‌ی سیاست استتیک: ۱- بازی آزاد تخیل

  • تاریخ شروع: ۲۳ خرداد ۱۴۰۲
  • روزهای: سه‌شنبه
  • ساعت: ۱۷-۱۹
  • تعداد کل جلسات: ۶
  • دوره به صورت: آنلاین و حضوری

ایمانوئل کانت در نقد سوم، نقد قوه‌ی حکم (داوری)، می‌گوید که هر حکم ذوقی که پیوند قوه‌ی حکم است با تخیل آزاد، یک حکم استتیکی‌ست؛ یعنی مرتبط است با احساسی که نسبت به بازنماییِ ذهنی از چیزی ادراک می‌کنیم: احساس رضایت و یا نارضایتی، لذت‌بردن و یا رنج‌کشیدن از آن. ژاک رانسیر در جُستار مصائب تفکر انتقادی نیز می‌گوید که هر رهاییِ اجتماعی یک رهاییِ استتیک است. به این معنا که تا زمانی‌که همان‌گونه که احساس می‌کردیم احساس کنیم، هنوز چیزی تغییر نکرده‌است.

 

از کانت تا رانسیر آنچه محل بحث است، این است که چطور می‌توان به تغییر اجتماعی، به سیاستِ رهایی‌بخش، به چگونگیِ رابطه‌ای سوبژکتیو با امور نزدیک شد، در شرایطی که با استتیکِ شکل‌گرفته‌یِ ذهن‌مان، و با استتیکِ چیزها، درگیر می‌شویم؟ اگر سودایِ ساخت وضعیتی دیگر را در سر می‌پرورانیم، این وضع دیگر چطور قوایِ حسیِ ما را درگیر خود می‌کند و یا باید بکند؟ قوای حسی ما چگونه سازمان‌یافته و می‌یابد؟ چطور از رهگذرِ این سازمان‌یافتن، چیزها تغییر می‌کنند؟ آیا به قدر کفایت حس می‌کنیم؟

 

به نظر می‌رسد ترجمه‌ی مفهوم استتیک (aesthetic) به زیبا و استتیکس (aesthetics) به زیباشناسی نابسنده و ناکافی‌ست. چراکه آنچه از امر استتیک می‌فهمیم، تنها امر زیبا نیست. زمانی که پایِ استتیکِ چیزها وسط است، بیش از هر چیز با فرمِ آن‌ها و گونه‌ای که آن‌ها را بواسطه‌ی تخیل ادراک می‌کنیم و از آن‌ّها بازنمایی‌ای در ذهن می‌سازیم، روبه‌رو هستیم. از سویِ دیگر استتیکس نیز دانش شناختِ فرم است؛ حال چه شناختِ فرم ذهنیِ تجربه‌ی پدیده‌ها در زمان و مکانی مشخص چه شناختِ فرم چیزها آن‌گونه که به تجربه‌ی ذهنی درمی‌آیند. اگر معادل‌های زیبا و زیباشناسی را برگزینیم، یقیناً معنا را محدود کرده‌ایم.

 

در عین‌حال معادل‌های حسیک و حسیات نیز به‌نظر چیزی نادقیق در خود دارند و آن اینکه ۱)امر استتیک جز به امر حسی، به امر فرمی و امر زیبا (و بسته به موقف نظری، امر والا) نیز اشاره می‌کند و ۲) استتیکس از اصول حس‌کردن چیزی سخن می‌گوید و نه از خودِ آن: چطور می‌شود که پیش از آنکه شهودِ حسی اتفاق بیفتد از اصولی سخن ‌گفت که در ذهن حاضرند؟ و همین‌طور چگونه چیزها در طول زمان فرمی مختص به خود می‌یابند؟

 

هر سیستمی استتیک خود را می‌سازد و تلاش می‌کند تا قوایِ حسی مردم را به‌گونه‌ای سامان دهد که بتواند به تداومِ چیزها آن‌گونه که خود می‌خواهد یاری برساند. در برابر، هر جنبش ضدسیستمی نیز در پیِ آن است تا استتیک خود را بنا کند و اساساً اگر این‌گونه نباشد، نمی‌تواند به خودش سر و شکل ببخشد و یا واجد قدرتِ ضدهژمونی حاکم شود. این رویارویی چطور صورت می‌گیرد و تا کجا پیش می‌رود؟ چطور می‌توانیم از یک منظر کانتی به این رویارویی بیاندیشیم و به ساختِ بدیلی برای آینده نزدیک شویم؟ چرا از کانت آغاز می‌کنیم و با کانت چطور نسبتی میان استتیک و سیاست شکل می‌گیرد؟

 

«درباره‌ی سیاستِ استتیک» عنوانی کلی برای مجموعه‌دوره‌ای با چهار زیردوره است. در زیردوره‌ی اول سراغ نقد سوم کانت می‌رویم که به‌نحوی تمامِ بحث از سیاستِ استتیک را متأثر می‌کند. در کانت است که با نقشِ تخیل آزاد در سیاست آشنا می‌شویم و در عین‌حال هر سه متفکری که در دوره‌های بعد به‌ترتیب سراغ آن‌ها خواهیم رفت، بحث خود را با توجه به بحث انتقادی با کانت پیش بردند: آدورنو، دلوز و رانسیر. هر دوره به شیوه‌ی خود تعریف می‌شود و موضوع هر جلسه‌ی آن بازگو خواهد شد. موضوعِ جلساتِ زیردوره‌ی اول که به مباحثِ نقد سوم ایمانوئل کانت می‌پردازد از این قرار است:

 

جلسه‌ی اول: ادراک طبیعت و اصلِ استعلاییِ غایت‌مندی

جلسه‌ی دوم: تمایز حکم تأملی از حکم تعینی؛ در اهمیتِ داوری سوبژکتیو و حس مشترک

جلسه‌ی سوم: تخیل آزاد از قانون‌گذاریِ فاهمه

جلسه‌ی چهارم: امر زیبا: نمایش یک مفهومِ نامتعینِ فاهمه

جلسه‌ی پنجم: امر والا: نمایش یک مفهومِ نامتعینِ عقل

جلسه‌ی ششم: تعارض در حکم تأملی و ساختِ اختلافیِ جامعه‌ی اخلاقیِ آینده

 

مدرسه‌ی هنر و ادبیات بیدار، با همکاری متخصصان و هنرمندان فعالیت‌ خود را از پاییز ۱۳۹۸ آغاز نموده.