درباره‌ی زیبایی والا و چیزهای زیبا

درباره‌ی زیبایی والا و چیزهای زیبا

  • تاریخ شروع: ۲۲ مرداد ۱۴۰۳
  • روزهای: دوشنبه
  • ساعت: ۱۹-۲۱
  • تعداد کل جلسات: ۴
  • دوره به صورت: آنلاین و حضوری

در بررسی موضوع «زیبایی» لازم است از ابتدا به چالش‌ها و مشکلات جدی‌ای که سر راه نظریه‌ی زیباشناسی قرار دارد اذعان کنیم. زیگموند فروید در اظهار نظری تلخ می‌گوید بااینکه کار علم زیباشناسی بررسی شرایطی است که ما در آن چیزهایی را «زیبا» حس می‌کنیم، اما این علم نتوانسته هیچ تبیینی از ماهیت و منشاء زیبایی به دست دهد و، طبق معمول، ما این عدم موفقیت را زیر خروارها کلمه‌ی پرطمطراق و توخالی پنهان می‌کنیم. و در نهایت اعتراف می‌کند که روان‌کاوی نیز در مورد زیبایی حرف چندانی برای گفتن ندارد.

 

به رغم این اظهارنظر نومیدکننده باید گفت فروید با پروراندن مفهوم «والایش» راه جدیدی برای تفکر درباره «زیبایی» گشود و سهم به‌سزایی در پیش‌برد نظریه‌ی زیباشناسی و تبیین موضوع ذوق و داوری زیباشناختی ادا کرد. ژاک لاکان نیز با بسط این مفهوم تا حد زیادی از نظریه‌ی فرویدی گره‌گشایی کرد و امکان‌های تازه‌ای برای اندیشیدن به زیبایی خلق کرد.

فروید و لاکان، هر دو، معتقدند ما در مواجهه با زیبایی نوعی کاتارسیس و روان‌پالایی را تجربه می‌کنیم. اما گره اصلی مسأله دقیقا همینجاست. کاتارسیس ما را از چه چیز یا چیزهایی می‌پالاید؟ پالایش روانی چطور می‌تواند در آن واحد هم آرام‌بخش باشد و هم وحشت‌زا؟

 

در واقع، می‌توان چنین گفت که پالایش روانی ما را به چیزی چون ذات طبیعی‌مان برنمی‌گرداند و توازنی به وجود ما نمی‌بخشد، بلکه ما را به میل ناب‌مان بازمی‌گرداند که ماهیتا غیرطبیعی و ازجادررفته است و از هویت مفروضی که داریم مرکززدایی می‌کند. در واقع، مسأله همانا مواجهه‌ی ما با یک هیچ، خلأ یا تهی‌بودگی خاص است.

 

هنر، در مقام نوعی از والایش، شیوه‌ی خاصی از سازماندهی پیرامون این تهی بودگی و خلأ است. بر این اساس، زیبایی دیگر به فرمی موزون و هماهنگ اشاره ندارد بلکه تابش و تلألو خیره‌کننده‌‌ی ابژه‌هایی خاص است، ابژه‌هایی که اگر فقط فرم‌شان را در نظر گیریم می‌توانند بسیار زشت و بی‌ریخت باشند.

 

در این دوره، درباره‌ی حس و تجربه و کارکرد «زیبایی» و نسبت آن با «والایش» سخن خواهیم گفت. توضیح خواهیم داد چرا تمایزی که کانت میان «امر زیبا» و «امر والا» می‌گذارد مسأله‌دار است و این دو در پدیده‌ی «زیبایی والا» به هم می‌رسند. نسبت زیبایی و هنر با امر کلی را ارزیابی خواهیم کرد و به این پرسش‌ها پاسخ خواهیم داد که آیا اساسأ توسل به مفاهیمی چون امر جزئی و امر کلی می‌تواند در ارزش‌یابی هنر و آثار هنری راهگشا باشد؛ لذت و درد و ارضا چه ربطی به تجربه‌ی زیبایی می‌یابند؛ چگونه راه زیبایی از راه خیر جدا می‌شود و زیبایی از مرز خیر عبور می‌کند و فراتر می‌رود؛ زیبایی چگونه به‌سان یک حجاب و حائل و مانع عمل می‌کند؛ و چطور زیبایی با مرگ و وحشت قرین می‌شود.

مدرسه‌ی هنر و ادبیات بیدار، با همکاری متخصصان و هنرمندان فعالیت‌ خود را از پاییز ۱۳۹۸ آغاز نموده.