واژهی ترکیبی «چندصدایی شدن» در حقیقت دعوت به نوعی گفتگو است. از طرف دیگر این واژه در درون خود معنای روند و سیر را نیز به دوش میکشد. پس چندصدایی شدنْ روندِ به چندصدایی رسیدن نیز هست! تفکر «چندصدایی شدن» از اواسط دوران قاجار در آثار و اندیشههای روشنفکرن ایرانی قابل رویت است. اما بیش از هر چیز در دوران مشروطه و به تبع آن با ایجاد پارلمان است که این چندصدایی شدن تبلور مییابد. ایجاد مدارس در عهد مظفری و انتشار تعداد بیشمار روزنامه در عصر مشروطه سیرِ این چندصدایی شدن را امکانپذیر و سهل کرد. لیکن نخستین آثار چندصدایی شدن در زمینهی هنرْ نمودهای خود را در تئاتر و موسیقی آشکار کرد و به دنبال آن در هنر چندگانهی سینما به کمال رسید.
از طرف دیگر تفکرِ چندصدایی شدن از «بزنگاه تاریخی» نیز حکایت دارد. آنجا که در زمانی مشخص عواملی چند، دست به دست هم داده تا برآیند مشخصی باشند برای ظهور یک پدیده، یک اثر و یا یک واقعه؛ تا بدین ترتیب آنها نیز به نوبهی خود سرآغازگر جریانی شوند با مشخصات ویژهی خود. موسیقی دستگاهی ایران برای اولین بار چندصدایی شدن را در سال ۱۲۷۹ تجربه کرد: با نوشتهشدن گوشههایی از ردیف توسط شاگردان بخش موزیک دارالفنون برای پیانو به هدایت آلفرد لمر. از آن تاریخ به بعد چالش «چندصدایی کردن» موسیقی ایرانی به یکی از بحثانگیزترین موضوعات نظری و عملیِ تاریخ موسیقی ما بدل گشت. در این درسگفتار به این خواهیم پرداخت که چه کسانی در این روند نقش برجستهای ایفا کردند؟ انگیزهی آنها چه بود؟ اندیشهی آنان بر چه مبنای نظری استوار بود؟ چه آثاری را بوجود آوردند؟ و تاثیر آن بر ساختار موسیقی ایران چه بود؟
مدرسهی هنر و ادبیات بیدار، با همکاری متخصصان و هنرمندان فعالیت خود را از پاییز ۱۳۹۸ آغاز نموده.
۱۴۰۲ © تمامی حقوق متعلق به مدرسه بیدار میباشد
توسعه و اجرا الگر استودیو × طراحی استودیو انقلاب