«تکرار» به حیات روانی ما ساختار میدهد، تجربهی وحدت روانی را برایمان میسر میسازد و ثبات نسبی هویت ما را تضمین میکند. در واقع، تکرارْ ضرورتی ساختاری برای ذهن و روان ماست که اجازه میدهد در بطنِ جهانی سیال و پیوسته در حال تغییر از پا نیافتیم و در جریان سیالِ امورْ جای پایی کمابیش استوار بیابیم. از این حیث، تکرار میتواند عاملی لذتآفرین باشد و سبب شود ما عامدانه و آگاهانه لذاتی را که در گذشته تجربه کردهایم تکرار کنیم. در این صورت، ما تابع خاطرات، یادآوریها و بازنمودهایی هستیم که با ایجاد زنجیرهای از دلالتها گذشته را نمادین و معنادار میکنند. اما این منطق مرزها و محدودیتهایی دارد که فروید خیلی زود به آن پی برد.
مسأله از جایی بغرنج و پیچیده میشود که تکرار از اصل لذت فراتر میرود و به اجبار تبدیل میشود. در این حالت، ما ناخواسته در دام تکرار گرفتار میشویم و حتی بویی از گرفتارشدن خود نمیبریم. به قول فروید ما طوری در دور باطل تکرار گیر میافتیم که احساس میکنیم تقدیری شوم بر زندگی ما حاکم است و قدرتی اهریمنی آزادی عمل را از ما سلب کرده است . به این ترتیب، هیچگاه نمیتوانیم نقش خویش را در این عرصه بازشناسیم. آنچه مایهی شگفتی ما میشود «اجبار به تکرار» است؛ ما ناخواسته و ناخودآگاه تجارب، عواطف و اشتباهات مهلکی را تکرار میکنیم که نه تنها لذتی به بار نمیآورند که عمیقاً رنجآور و دردناک اند. بدینسان در زندگی همواره در موقعیتهایی مشابه و تکراری قرار میگیریم و روابطمان با دیگران همواره به پیامدهایی مشابه ختم میشود، تو گویی زندگیمان طلسم شده است و هیچ عملی از جانب ما قادر به شکستن این طلسم نیست.
در این دوره نگاهی خواهیم انداخت به مسائلی از قبیل اینکه تکرار در چه شکلهایی نمود مییابد؟ آیا میتوان «ناخودآگاه» را معادل «تکرار» گرفت؟ چرا سیمپتومهای ما سماجت میورزند و تروماهای زندگی خویش را بارها و بارها تکرار میکنیم؟ خصلت اجباری این نوع تکرار از کجا میآید؟ آیا بیرونرفتن از دایرهی بستهی تکرار ممکن است؟ گذشته تا چه حد بر آزادی عمل ما قید و بند مینهد؟ و حال و آیندهی ما تا چه حد به میانجی تکرار تحقق مییابد؟
مدرسهی هنر و ادبیات بیدار، با همکاری متخصصان و هنرمندان فعالیت خود را از پاییز ۱۳۹۸ آغاز نموده.
۱۴۰۲ © تمامی حقوق متعلق به مدرسه بیدار میباشد
توسعه و اجرا الگر استودیو × طراحی استودیو انقلاب