صالح نجفی - بلورهای تختِ زمان؛ ناخودآگاه سیاسی در سینمای سکورُف

بلورهای تختِ زمان؛ ناخودآگاه سیاسی در سینمای سکورُف

  • تاریخ شروع: ۵ آبان ۱۴۰۰
  • روزهای: چهارشنبه‌
  • ساعت: ۱۸-۲۰
  • تعداد کل جلسات: ۴
  • دوره به صورت: آنلاین

در فیلم‎های سکورُف زمان در تیرگی می‌گذرد و رویدادها در هاله‌ای از ابهام رخ می‌دهند. مخاطب تنها می‌تواند مجذوب جزئیاتی به ظاهر بی‌اهمیت چون صدای رادیو و شخصیت‌ها شود؛ و تنها با نگاهی به پسِ پشت درخواهد یافت که «لحظاتِ خطر» از پیش گذشته اند و ارجاعات تاریخیِ فیلم از چنگ او گریخته اند. سکورُف در فیلم خورشید بیش از آنکه به فعالیت‌های خودآگاه هیروشیتو (امپراتور ژاپن در زمان جنگ جهانی دوم) بپردازد، نمایشی گروتسگ از ناخوداگاه او ارائه می‌دهد. در فیلم تائوروس نیز که با آخرین روزهای زندگی لنین سر و کار داریم، دیگر از هوش و نیروی او خبری نیست و در فیلم مولوخ هم که هیتلر را در آخرین روزهای پیش از خودکشی‌اش به تصویر می‌کشد، همه‌چیز در سکوت می‌گذرد و به کندی روایت می‌شود. به گفته‌ی یوناتو اینوهیکو «سینمای او از قداستِ تاریخْ راززدایی می‌کند و الوهیتی همگانی به آن می‌بخشد». به بیانی دیگر سکورُف در فیلم‌هایش نه زندگی تاریخی، قدسی و سیاسی شخصیت‌ها بلکه تنهایی و سادگی‌شان را که برای دیگران قابل درک نیست، به بیان می‌آورد. او روایت تاریخ را به تعلیق در می‌آورد تا در سکوتی بی‌پایان، ناخودآگاه و روان سرکوب‌شده‌‌ی آن را رویت‌پذیر کند.

 

به زعم ایوان پینتور ایرانثو، ژِستِ سکوت در فیلم‌های او به گشودگیِ سیاسی-تاریخی و لحظه‌ای دیالکتیکی که موجب شکل‌گرفتن تمثالِ «شاهد تاریخی» می‌شود، اشارت دارد. مِه و توفان، صور خیالِ محوری سینمای سکورُف، در حکم «نمای معکوسِ» ژست سکوت اند که به طور مستقیم به تماشاگر متوسل می‌شود. این دو صورتِ خیال به قسمی مرئی‌بودنِ لمسی (ترکیب غریبی از دو حس باصره و لامسه) میدان می‌دهند و در عین حال بازنمود مِه‌های تاریخ اند: چشم‌اندازهای مِه‌آلودِ تاریخ. سکوُرف می‌کوشد در این منظره‌های مِه‌گرفته خاطره‌ای را، به تعبیر جاودانه‌ی والتر بنیامین، در «لحظه‌ی خطر» بیابد و در میانه‌ی توده‌ای از اطلاعات بی‌ربط «دودستی به آن بچسبد». امر مقدس، امر سیاسی و امر تاریخی در فیلم‌های سکورُف در حد فاصل ژستِ سکوت و به تصویر کشیدنِ مِه جای می‌گیرند.

 

به گفته‌ی ایوان پینتور ایرانثو در کارنامه‌ی سینمایی الکساندر سکورُف، ژست‌ها جایگاهی محوری در بازتعریفِ رابطه‌ی میان امر مقدس، تاریخ و سیاست دارند. در فیلم‌های او، ژست نقطه‌ی «تعلیق» است، مکثی که تماشاگر را به اتخاذ منظری «معاصر» برمی‌انگیزد تا بر تاریخ و چند و چون انتقال آن تأمل کند. در فیلم‌های سکورُف روح زندگی‌نامه‌نگاری حضور دارد، روحی که قادر است واپسین لحظه‌های زندگی شخصیت‌هایی تاریخی چون لنین، هیتلر و هیروشیتو را در قالب رقص‌نگاری‌هایی دقیق ضبط کند، رقص‌نگاریِ ژست‌ها. و نیز قادر است رازی را به بیننده بفهماند که پس پشتِ برنمود‌های تثبیت‌شده‌ی شخصیت‌های گوناگون نهفته است.

 

در این درسگفتار می‌کوشیم با تعریف چند تریلوژی از فیلم‌های او، محورهای مفهومی زیر را بررسی کنیم:

 

تریلوژی خانواده: مادر و پسر. پدر و پسر. الکساندرا
تریلوژی موزه‌ها: مرثیه‌ی یک سفر. کشتی نوح روسی. فرنکوفونیا.
تریلوژی قدرت: مولوخ. تائوروس. خورشید.
تریلوژی اقتباس: روزهای کسوف. نجات ده و حفظ کن. فاوست

مدرسه‌ی هنر و ادبیات بیدار، با همکاری متخصصان و هنرمندان فعالیت‌ خود را از پاییز ۱۳۹۸ آغاز نموده.