در این دوره میکوشیم بحثها را حول محور دو موضوع اصلی سامان دهیم: ۱)مشارکت و تعامل اجتماعی، ۲) باورها و اوهام جمعی.
طبق یک سنت نظری پرطرفدار، جامعه بر پایه مشارکت فعالانه و تعامل انسانها با یکدیگر ساخته میشود و به تبع آن، مشکلات و معضلات جامعه نیز از طریق مشارکت و تعامل حل میشود. از این منظر، مشارکت و تعامل بی برو برگرد خوب و رهاییبخش است و انفعال بیهیچ تردیدی بد. فعالیت شرط آزادی است و انفعال علت بندگی. اما امروزه «فعالیت و کنشگری و تعامل» خود به اسطورهای سترگ بدل شده است. همهجا سخن از مشارکت است. از ناظران و تماشاگران در عرصهی سیاست و هنر و فرهنگ دعوت میشود که از جایگاه ناظر محض بیرون بیایند و در همه جا حضوری فعال داشته باشند. هرچه باشد، بهتر آن است فعال باشیم تا منفعل.
اما به راستی «سوژهی فعال» یا «ناظر منفعل» یعنی چه؟ وقتی در یک مناسک دینی، آئین ملی، جشن خانوادگی، مراسم تشریفاتی، رویدادی هنری، تجمعی اعتراضی و نظایر اینها شرکت میکنیم مشارکتهای ما از چه جنسی است و چه تفاوتهایی میان انواع این مشارکتها وجود دارد؟ یا وقتی در جایگاه یک ناظر و تماشاگر قرار میگیریم و مثلا به بازدید یک موزه و گالری میرویم، مسابقهای ورزشی تماشا میکنیم، به دیدن یک نمایش یا فیلم میرویم، برنامههای تلویزیونی میبینیم، در سایتهای اینترنتی گشت میزنیم عملا در حال انجام چه کاری هستیم و آیا در مواردی از این دست صرفا ناظرانی منفعل محسوب میشویم یا مشارکتکنندگانی فعال؟ تحلیل بسیاری از باورها، مناسک، اسطورهها و اوهام جمعی میتواند نقش انفعالهای متقابل و رفتارهای انفعالی را در شکلگیری و تثبیت فرمهای زندگی اجتماعی نشان دهد.
در این زمینه به انواع اوهام و باورهایی برمیخوریم که صاحب و مالکی ندارند و به واقع هیچکس آنها را گردن نمیگیرد، اما بیصاحب بودن این اوهام سبب نمیشود که تأثیرگذاری و نفوذشان را از دست بدهند. در نگاه اول ممکن است چنین به نظر رسد که هر وهمی لزوما باید دستکم یک صاحب داشته باشد که واقعا به آن وهم باور داشته باشد. ولی با استناد به مصادیق و مثالهای فراوان میتوان نشان داد که برخی باورها و اوهام هرگز به خود سوژه تعلق ندارند و همواره متعلق به دیگرانند.
مدرسهی هنر و ادبیات بیدار، با همکاری متخصصان و هنرمندان فعالیت خود را از پاییز ۱۳۹۸ آغاز نموده.
۱۴۰۲ © تمامی حقوق متعلق به مدرسه بیدار میباشد
توسعه و اجرا الگر استودیو × طراحی استودیو انقلاب