
خلق لحظهی بیواسطه
مونا احمدی / بازیگر تئاتر و نویسنده
امروز در جایی زندگی میکنیم که «امر شخصی، امر سیاسی است». سرکوبی که زندگی روزمرهی ما را تحتتأثیر قرار داده، هر شکلی از تلاش برای ادامهی خلق آثار آزاد را به تصمیمی سیاسی تبدیل میکند. تصمیم شخصی هنرمندان تئاتر برای اجرا در فضاهای غیررسمی دیگر یک اقدام فردی منفرد نیست؛ این عمل بهتدریج به جریانی جمعی تبدیل شده است. وقتی آزادی هنرمند در صحنههای رسمی سلب میشود، او ناچار از فضاهای غیرقابلپیشبینی برای اجرای اثرش استفاده میکند. در این شکل از اجرا مخاطب و اجراگر تصمیم گرفتهاند با هم در لحظهای مشترک، آیینی پرمخاطره را تجربه کنند. این تجربه همان لحظه بیواسطهی است: زنده، ناپایدار و پر از انرژی جمعی. ما امروز بیش از هر زمان لازم است راههایی برای ثبت و مستندسازی این اجراها پیدا کنیم؛ تا این شکل از تئاتر تنها در لحظه باقی نماند، بلکه به جریانی ادامهدار و تأثیرگذار بدل شود.
تئاتر و ناتوانی از عمل
حامد اصغرزاده/ کارگردان، نویسنده و پژوهشگر
به نظر میرسد تئاتر در چهلوچند سالِ گذشته هیچگاه در وضعیتی بحرانیتر از امروز نبوده است. برای همین در این ارائه میخواهم برخی از چالشهایی را که تئاتر امروز ایران با آنها دستبهگریبان است مختصرا بررسی و پرسشهایی از وضعیت را صراحتا بیان کنم. پرسشهایی از این دست که:
• آیا در موقعیتِ جنگی تئاتر به تعطیلات میرود؟
• آیا بیجایگاهیِ تئاتر و عدمِ ضرورتش در جامعه خودش را امروز بهتمامی آشکار نکرده است؟
• اکنون که تئاتر اجازه داده جامعه محصولاتِ تئاتر را هم چون هر کالای دیگری مصرف کند، آیا این امکان پدید نیامده که جامعه بهراحتی و سادگی بتواند هر کالای دیگری را جایگزینِ تئاتر کند؟
• آیا سالها عادتدادن به ذهنیّتِ سالنیِ تحتِ نظارت، عملورزانِ تئاتر را اسیرِ خود نکرده و مخاطب را الگومند و عافیتطلب نساخته؟
• چرا امروز تئاتر بهندرت میتواند ادراکِ ما را دستکاری کند؟
• آیا در تئاتر هنوز میتوان از امر رهاییبخش اثری دید؟
• تئاتر که ذاتا امکانِ بحرانیکردنِ امور را دارد و میتواند یک تجربهی استتیکی را در لحظه ممکن کند در وضعیتِ موجود به توانِ قلمروزدایی از کدام قلمروگذاری میتواند آری بگوید؟
فروپاشیِ میدان تئاتر در ابعاد مختلفی ظاهر شده و وجوهی بیشتر از مواردِ بالا را شامل میشود. شاید بهجای آنکه بخواهیم پاسخهایی حاضروآماده برای هر پرسشی از این میدان ارائه دهیم، پیش از آن لازم باشد پرسشهایمان از تئاتر را تا منتهای منطقیاش پیش ببریم؛ با این هدف که میدانِ نیرویی را که مسئلهی تئاتر در آن شکل گرفته است شناسایی کنیم.
اسکیلا و خاروبدیس؛ تغییر مفهوم درام در نسبت دگرگونی قلمرو
پویا رفویی / منتقد، مترجم و پژوهشگر
اسکیلا و خاروبدیس، در اودیسهی هومر به دوراهی صعبی اشاره دارد که اولیس را ناگزیر از انتخاب راه عبور از کنار گردابی یکسره سیال یا تختهسنگی میکند که بر سر آن هیولایی در کمین است. علاوه بر این، فصل نهم اولیس جویس که یکسره به درام اختصاص دارد «اسکیلا و خاروبدیس» نام دارد. بحران استیفن ددالوس در برخورد با درام و بازخوانی موجز آن، زمینهای به دست میدهد از امکان مفهومپردازی قلمرو و درک میدان نیروهایی که در آن واحدی به اسم درام تغییر رفتار میدهد.
مدرسهی هنر و ادبیات بیدار، با همکاری متخصصان و هنرمندان فعالیت خود را از پاییز ۱۳۹۸ آغاز نموده.
۱۴۰۲ © تمامی حقوق متعلق به مدرسه بیدار میباشد
توسعه و اجرا الگر استودیو × طراحی استودیو انقلاب