جنبشهای اجتماعی عموماً در اعتراض به شکلی از اَشکالِ بیعدالتی و تبعیضِ فراگیر و ساختاری نسبت به گروههای اقلیت و بهحاشیهراندهشده در جامعه شکل میگیرد. هدف از این جنبشها مقاومت در مقابل سازوکارهای سرکوبگر مقوّمِ آن تبعیضها و تغییرِ ساختارهای تقویتکنندهی آنهاست. هدف ما در این دوره آشنایی با برخی مباحث و مناقشات معرفتشناختیِ ناظر بر این جنبشهاست. در این دوره به اَشکال مختلفِ تبعیضهای معرفتی در جامعه، چالشهای معرفتی پیشِروی جنبشهای مقاومتی و اعتراضی علیه این تبعیضها، وظایفِ معرفتی شهروندان در قبال این جنبشها، و کارکردهای معرفتی آنها در جامعه میپردازیم؛ مشخصاً تمرکز خواهیم کرد بر آرایِ خوزه مدینا (José Medina) در دو کتابِ معرفتشناسی مقاومت (۲۰۱۳) و معرفتشناسی اعتراض (۲۰۲۳).
آنچه در این دوره بیش از همه موردِ توجه ما خواهد بود تحلیل مدینا از کارکردِ جنبشهای اجتماعی بهمثابهی سازوکارهایی برای دگردیسی معرفتی در جامعه است؛ توضیح آنکه گروههای اقلیتِ معترض در جنبشهای اجتماعی عدالتطلبانه (مانند جنبشهای لغو بردهداری، حقوق زنان، حقوق اقلیتهای جنسی، #میتو، یا #زندگیـسیاهانـمهمـاست)، علاوه بر سرکوب سیاسی از سوی قدرتِ حاکم، اغلب شکل دیگری از سرکوب را نیز تجربه میکنند که از سوی جامعه اعمال میشود و ماهیتی معرفتی دارد. بسیاری از فعالان در جنبشی از این جنس، خصوصاً در مراحل اولیهی آن، با انتقاداتی از این دست مواجه میشوند:
– معلوم نیست که معترضان کیستند و دقیقاً چه خواستهای دارند؛
– مشخص نیست تبعیضی که آنها بدان معترضند دقیقاً چیست؛
– مشخص نیست گزارشهای آنها از تبعیضهایی که تجربه کردهاند تا چهاندازه قابلاعتماد است؛
– شکلی از تبعیض که آنها بدان معترضند مسئلهی مهم و اساسیای نیست و اولویتی ندارد؛
– مشخص نیست اعتراض آنها دقیقاً خطاب به چه کس یا چه گروهی است.
مدینا تلاش میکند نشان دهد که این اعتراضها عمدتاً ناشی از تصوری ابزارگرایانه به اعتراض و کارکرد آن در جامعه است که مطابق آن، در جنبشهای اعتراضی، گروهی ازپیشمنسجم و شکلگرفته اعتراضی ازپیشصورتبندیشده و با محتوایی آماده را برای مخاطبانی که ازپیش انتخاب کرده است، با ابزار جنبش اعتراضی، بیان میکند. در این تصویر، موجهبودن یا نبودن این محتوای اعتراضی بر اساس معیارهای معرفتی و ارزشگذاریهای ازپیشموجود در جامعه سنجیده میشود و دربارهی اعتبار یا اضظرار آن قضاوت میشود.
مدینا، از جمله با بررسیهای تاریخی گسترده، نشان میدهد که این تصویر ابزارگرایانه بهکلّی نقش و کارکرد دگردیسانهی جنبشهای اعتراضی را نادیده میگیرد. در تحلیل او، این جنبشها فرایندهایی اجتماعیاند که اولاً گروههای معترض از خلال آنها، و نه پیش از آنها، شکل میگیرند؛ و ثانیاً کنش آنها از اعتراض اولیه به تبعیض به مطالبهای با محتوایی مشخص تغییر میکند و تکامل مییابد؛ و ثالثاً این جنبشها مخاطب خود را در خود این فرایند پیدا میکنند یا میسازند. در فرایند این جنبشهای اعتراضی، معیارهای معرفتی و ارزشگذاری جامعه نیز دچار دگردیسی میشود. علاوهبر این سویههای توصیفی، تحلیل مدینا دربردارندهی سویههایی هنجاری نیز هست. او، براساس این تصویر دگردیسانه از کارکرد جنبشهای اعترضی، وظایف معرفتی اکثریت در قبال این جنبشها را بررسی میکند.
در این دوره ضمن آشنایی با اهمّ استدلالهای مدینا و اشاره به دیدگاههای دیگر در این باب، دربارهی موضوعاتی نظیر ماهیت جامعهی عادلانه و دموکراتیک، حقوق شهروندان، و تکالیف آنها در چنین جامعهای بحث و گفتوگو خواهیم کرد.
مدرسهی هنر و ادبیات بیدار، با همکاری متخصصان و هنرمندان فعالیت خود را از پاییز ۱۳۹۸ آغاز نموده.
۱۴۰۲ © تمامی حقوق متعلق به مدرسه بیدار میباشد
توسعه و اجرا الگر استودیو × طراحی استودیو انقلاب