«واریاسیونها» مجموعهای بسیار مهم و اثرگذار از آثار جان کِیج هستند. تعدادی از قطعههای این مجموعه، نخستین نمونههای نابِ «موسیقی نامعین» (indeterminatemusic) و برخی دیگر «رویداد» (happening) به شمار میروند. تمام این قطعهها بر اساس دستورالعملهای دقیق و گاهی پیچیده اجرا میشوند. کِیج ۸ واریاسیون نوشته است و ما در این دورهی کارگاهی میکوشیم تا هر یک از این واریاسیونها را از روی نوشتهی اصلی بخوانیم، تفسیر کنیم، و به اجرا برسانیم. در ادامه با چند واریاسیون، که محتوای این دوره را تشکیل میدهند، آشنایی کوتاهی پیدا میکنیم.
واریاسیونهای ۱
اولین قطعه از این مجموعه به دیوید تودور، پیانیست و آهنگساز موسیقی تجربی، تقدیم شده است و یک هدیهی تولد دیرهنگام بوده است. دستور قطعه شامل شش صفحهی پلاستیکی شفاف است: یکی با ۲۷ نقطه در چهار اندازه مختلف و پنج صفحهی دیگر با پنج خط. صفحهها باید به هر نحوی روی هم قرار گیرند و خطهای عمودی از نقطهها به خطها کشیده شود که به عنوان محورهای تعیینکنندهی ویژگیهای مختلفِ صداها استفاده میشوند؛ ویژگیهایی چون کمترین فرکانس، سادهترین ساختار تون و غیره. ویژگیهای گفته شده با کشیدن خطهای عمود از نقطهها و اندازهگیری این عمودها به دست میآیند. این قطعه میتواند توسط هر تعداد اجراگر با هر نوع ساز اجرا شود.
واریاسیونهای ۲
این قطعه «برای هر تعداد اجراگر و هر وسیلهی تولید صدا» در نظر گرفته شده است. دستور اجرا شامل یازده صفحهی شفاف است: شش صفحه با خط و پنج صفحه با نقطه. ساز و کار مانند واریاسیونهای ۱ است. یعنی برای تعیین ویژگیهای صدا، خطهای عمود از نقطهها به خطها رسم میشوند، با این تفاوت که فهرست ویژگیها متفاوت است: فرکانس، دامنه، زمان و غیره.
واریاسیونهای ۳
سومین قطعهی این مجموعه «برای یک یا تعدادی از افرادی که هر عملی را انجام میدهند» در نظر گرفته شده است. این اولین قطعه در این مجموعه است که در آن هیچ اشارهای به موسیقی، سازِ موسیقی یا صداها ندارد. دستور اجرا شامل دو صفحهی پلاستیک شفاف است که یکی خالی ست و دیگری با ۴۲ دایرهی یکسان پر شده است. ساز و کار اجرا را در کارگاه این دوره خواهید دید. در این قطعه کیج اقدامات اجراکنندگان را مشخص نمیکند، اما اشاره میکند که این اقدامات میتوانند شامل توجه یا پاسخ به «تغییرات محیط» باشد. او همچنین بیان میکند که اگرچه ممکن است برخی از عوامل یک اجرا از قبل برنامهریزی شده باشند، اما اجراکنندگان باید «جایی را برای احتمالات پیشبینی نشده باقی بگذارند.»