کانت و معمای آزادی؛ آیا در جهان زیر سلطه‌ی ضرورت می‌توان آزاد بود؟

کانت و معمای آزادی؛ آیا در جهان زیر سلطه‌ی ضرورت می‌توان آزاد بود؟

  • تاریخ شروع: ۷ آبان ۱۴۰۳
  • روزهای: دوشنبه
  • ساعت: ۱۶-۱۸
  • تعداد کل جلسات: ۶
  • دوره به صورت: آنلاین و حضوری

هنری آلیسون گفته است: «فلسفه‌ی انتقادی کانت فلسفه‌ی آزادی است.» اما آزادی به چه معنایی است؟ آزادی معانی گوناگونی دارد و همچنین با حوزه‌های گوناگونی مانند اخلاق، حقوق مدنی، سیاست و دیگرها در پیوند است، اما در این کارگاه به مسئله‌ی آزادی از نگرگاهی شناخت‌شناسانه و بر پایه‌ی سنجش نخست کانت می‌پردازیم. پرسش کانونی‌مان این است: آیا در جهانی که اصل موجبیت‌ علّی بر آن حاکم است همچنان می‌توان از اراده‌ی آزاد سخن به میان آورد؟ به نگر می‌رسد کانت در فصل مشهوری از سنجش نخست با نام «تمثیل دوم» می‌کوشد اصل موجبیت علّی در جهان (آن‌گونه که ما آن را می‌شناسیم) را اثبات کند و سپس در «دوسوپادگذاری سوم» می‌کوشد دلیل بیاورد که خرد نگرورز را توان پاسخ به پرسش آزادی نیست و در فرجام ادعا می‌کند که از نگر خرد عملی آدمی آزاد است.

 

کانت چندین دلیل‌ورزی برای آزادی پیش نهاده است، اما در اینجا ما بر پیوند آزادی و ضرورت تمرکز می‌کنیم. بنابر اصل دلیل کافی هر آنچه در جهان رخ می‌دهد به‌ضرورت رخ می‌دهد، زیرا هر رویدادی به‌ضرورت علتی دارد و این اصل قوام‌بخش جهانِ سامان‌مندی است که ما می‌شناسیم و معیاری برای جداشناختن وهم و رؤیا از واقعیت معتبر است. از دیگر سو ما به یاری عقل سلیم احساس می‌کنیم که دارای اراده‌ایم (تجربه‌ی ژرف‌سنجی) و گویی آغازگر سلسله‌ای از علت‌ها هستیم؛ مثلاً چنان‌که کانت نمونه می‌آورد، می‌توانیم به اراده‌ی خودمان از صندلی‌مان برخیزیم.

 

با این‌همه زمانی که به جهان به‌سان یک کل می‌نگریم، شبکه‌ی به‌هم‌پیوسته‌ای از علت‌ها را می‌بینیم که به‌ضرورت معمول‌های آینده‌شان را از پی خواهند آورد و تصویر کل‌نگرانه از جهان تحت سلطه‌ی ضرورت علّی، هر گونه تصادف یا اراده‌ی آزاد را به پنداری موهوم بدل می‌کند. اما آیا به‌راستی تصور ما از آزادی‌مان پنداری واهی است؟ افزون بر این، بر پایه‌ی اصل علّیت است که فردی را مسئول کنشی می‌دانیم و می‌گوییم او مقصر و عهده‌دار یا علت آن رویداد بود، در حالی که با به دیده‌آوردن اصل موجبیت علّیْ خود طبیعت را باید مسئول همه‌ی رویدادها بدانیم.

 

به نگر می‌رسد معمای آزادی و ضرورت ما را در تنگنایی حل‌ناشدنی و گنگ قرار می‌دهد. آیا این صرفاً یکی از حیله‌های خرد ناب است یا در شمار مفهوم‌های عاطل‌مانده‌ی بی‌کاربردی است که «باید درباره‌شان سکوت کرد»؟ آیا می‌توان همچون کانت هم از آزادی آدمی دفاع کرد و هم وجود موجبیت علّی (اصل فلسفی مقوم جهان تجربی) را پذیرفت؟ این سازگارسازی همان مقصودی بود که کانت در راستای دست‌یازی به آن همت گمارد. در این کارگاه گام‌به‌گام به شرح دلیل‌ورزی‌های او برای رسیدن به این مقصود خواهیم پرداخت.

 

جلسه‌ی نخست: فلسفه‌ی انتقادی چیست؟
انقلاب کوپرنیکی کانت چیست؟ او چگونه میان جهان پدیداری و ذات معقولی تمایز می‌گذارد و چگونه خاستگاه پیشینی شناخت را تبیین می‌کند؟
جلسه‌ی دوم: آزادی و ضرورت؛ طرح ساده‌ای از معما
علیت طبیعت و علیت آزادی را چگونه می‌توان از هم جداشناخت؟
جلسه‌ی سوم: آزادی در اندیشه‌ی کانت به چه معنایی است؟
بن‌پارهای آزادی در اندیشه‌ی کانت: آزادی سلبی (خودانگیختگی) و آزادی ایجابی (خودآیینی)/ پیشینه‌ی پرسش آزادی در اندیشه‌ی لایبنیتس و وولف و معنای آزادی در اندیشه‌ی سازگارگرایان کلاسیک و دیگرسانی آن با اندیشه‌ی کانت.
جلسه‌ی چهارم: درک‌ناپذیری آزادی؛ تأثیر کروسیوس بر کانت و گذار از سنت لایبنیتس-وولف
تأثیر آگوست کروسیوس بر اندیشه‌ی کانت درباره‌ی آزادی/ پیوند فلسفه‌ی انتقادی با نظریه‌ی آزادی و پیوند جداشناخت میان پدیدار و ذات‌ معقول با پرسش آزادی.
جلسه‌ی پنجم: سطوح آزادی در اندیشه‌ی کانت
ترافرازنده‌ بودن خاستگاه آزادی به چه معنا است؟ کانت چگونه از انگاره‌ی عقل‌گرایی دکارتی و سنت وولفی فاصله می‌گیرد؟
جلسه‌ی ششم: آزادی، موجبیت و تضاد آنتینومیال: منحل‌سازی ویتگنشتاین
پرسش از امکان حل معمای آزادی/ آیا می‌توان دلیل‌ورزی تمثیل دوم را با ادعای آزادیِ آدمی در اندیشه کانت سازگار ساخت؟

مدرسه‌ی هنر و ادبیات بیدار، با همکاری متخصصان و هنرمندان فعالیت‌ خود را از پاییز ۱۳۹۸ آغاز نموده.