چطور برای گوش‌ماهی کنار خیابان نقشه بکشیم؟ کارتوگرافی یک آرشیو قریب‌الوقوع

چطور برای گوش‌ماهی کنار خیابان نقشه بکشیم؟؛ کارتوگرافی یک آرشیو قریب‌الوقوع

  • تاریخ شروع: دوشنبه ۱۱ تیر ۱۴۰۳
  • روزهای: دوشنبه،‌ سه‌شنبه و چهارشنبه
  • ساعت: ۱۷-۲۱
  • تعداد کل جلسات: ۳
  • دوره به صورت: حضوری

افق خالی خواهد شد و هوا رو به تاریک‌شدن خواهد رفت. باد خنکی صورت غ.ع را نوازش خواهد کرد. او روی جعبه‌ای چوبی می‌نشیند. آرام چشم از دریا برمی‌دارد و به چهره‌ی همسرش خیره می‌شود: «تا حالا پاکتی پر از گوش‌ماهی کنار خیابان پیدا کردی؟» او سپس برای ساعت‌ها خواهد گریست.

 

در پی این اتفاق، غ.ع از اردیبهشت ۱۴۵۳ تا خرداد ۱۴۵۷ در یک بیمارستان روانی بستری خواهد شد. پزشکان ابتدا این وضعیت را به خودکشی فرزندش ربط خواهند داد، اما به مرور این اتفاق به رویدادهای تروماتیک دوران جوانی غ.ع گره میخورد. همسر او، کارآگاه م.ن. در تلاش برای پی بردن به علت این عارضه آرشیوهای متعددی را زیر و رو خواهد کرد. در این میان یک آرشیو در اداره‌ی بایگانی آموزش عمومی توجه‌اش را جلب خواهد کرد: «چطور برای گوش‌ماهی کنار خیابان نقشه بکشیم؟»

 

«چطور برای گوش‌ماهی کنار خیابان نقشه بکشیم؟؛ کارتوگرافی یک آرشیو قریب‌الوقوع» کارگاهی مشارکتی برای ساختن این آرشیو خیالی است. این آرشیو جمعی به کارآگاه م.ن. کمک می‌کند تا رخدادها و مکان‌های تروماتیک زندگی غ.ع در سال‌های ۱۳۹۸-۱۴۰۲ را به مرگ او در سال ۱۴۵۷ مرتبط کند.

 

این کارگاه حول سه محور می‌گردد:

 

۱. آرشیو ساختن

 

آرشیوها اغلبْ یادآور نگهداری، بازیابی و ضبط هستند؛ اسناد و فایل‌های فیزیکی یا مجازی که نهادها و افراد آنها را کنترل می‌کنند؛ گاه اجازه نداریم به مخزن‌شان وارد شویم؛ گاه پیش از سر رسیدن‌مان سوزانده می‌شوند؛ و گاه مانند یک دفینه اصلا نمی‌دانیم وجود دارند. با این‌حال اگر آنها را بیابیم، معمولا به اتفاقات گذشته وصل‌شان می‌کنیم.

این کارگاه می‌پرسد: آیا می‌توان جور دیگری به زمان آرشیو اندیشید؟ مردگان و زندگان و زاده‌شدگان کجای آن زمان ایستاده‌اند؟

 

۲. نقشه کشیدن

 

نقشه‌ای را باز کنید. می‌بینید چیزهایی بودند که دیگر نیستند و چیزهایی هستند که پیشتر نبوده‌اند. نقشه‌ها چیزها را دفن می‌کنند، اما چیزها مانند خاطرات لجوج‌ند و با هر تلنگر سر از خاک بر می‌آورند. اگر جایی که الان حضور دارید را بکاوید به نظر چه تاریخی می‌یابید؟ اصلا می‌شود چیزی یافت؟ چرا لایه‌های یک مکان می‌توانند برای یک پژوهش‌گر، کنش‌گر، نویسنده یا دانشجو اهمیت داشته باشند؟

این کارگاه می‎‌پرسد: چگونه می‌توان تاریخ‌ها و قصه‌های یک مکان را ورقه ورقه کرد و دوباره به هم گره زد؟

 

۳. بازیابی احساس

 

احساسات همواره در معرض اتهام بی‌معنی‌بودن قرار دارند. طوری به حوزه‌ی فردی پس‌زده می‌شوند که گویی در فضایی ایزوله و به ‌دور از «دانش» شکل گرفته‌اند. دوگانه‌سازی دانش/احساس علاوه بر زندگی روزمره، بر ساختار ادراک، علوم و بازنمایی سایه انداخته است: دوگانه‌ای که در آن علم، بی‌غرض و واقعی‌ست و هنر احساسی و خیالی.

این کارگاه می‌پرسد: با چه شیوه‌هایی می‌توان رابطه‌ی تازه‌ای میان دانش، هنر، و احساسات ایجاد کرد؟ و چگونه می‌توان شکل‌هایی از دانش را تخیل کرد که به شکل جمعی، با تکیه بر زندگی روزمره ساخته می‌شوند؟

 

در این کارگاه دقیقا چه چیزی یاد می‌گیریم؟

 

در این کارگاه یاد می‌گیریم چطور می‌شود درباره‌ی احساسات حرف زد. چطور این تجربیات به‌ظاهر فردی می‌توانند به روایت‌های جمعی و ساختارهای اجتماعی و فرهنگی وصل شوند و معناهای جدید پیدا کنند.

برای این کار از سه ابزار آرشیو، کارتوگرافی و درام استفاده می‌کنیم. با درام اتفاقات را می‌کاویم، کارتوگرافی انتقادی به ما می‌آموزد این اتفاقات در فضایی خنثی رخ نمی‌دهد و برای بیان‌شان به چیزهایی بیشتر از عکس و متن نیاز داریم. با آرشیو جمعی نیز یاد می‌گیریم چه راه‌هایی برای کنارهم قرار دادن آنها پیدا کنیم و امکان‌های عاملیت موجود در یک تجربه در کجاها پراکنده شده‌اند.

 

خروجی کارگاه چه خواهد بود؟

 

محصول نهایی کارگاه یک پوشه‌ی آرشیوی خواهد بود متشکل از اسناد، نامه‌ها، عکس، صدا، طراحی و نقشه‌ها. این پوشه به عنوان فصل اول در اختیار شرکت‌کنندگان کارگاه‌های بعدی قرار خواهد گرفت تا با آن پروژه را بسط دهند. در انتها، کتابچه‌ی «چطور برای گوش‌ماهی کنار خیابان نقشه بکشیم؟ کارتوگرافی یک آرشیو قریب‌الوقوع» به عنوان محصول یک کارگاه گروهی، ‌ویرایش و منتشر خواهد شد.

 

مدرسه‌ی هنر و ادبیات بیدار، با همکاری متخصصان و هنرمندان فعالیت‌ خود را از پاییز ۱۳۹۸ آغاز نموده.