اسپینوزاگرایی در میدان ادبیات؛ ۱- توان ادبیات؛ بررسی امکانات نقد درون‌ماندگار ادبی

اسپینوزاگرایی در میدان ادبیات؛ ۱- توان ادبیات؛ بررسی امکانات نقد درون‌ماندگار ادبی

  • تاریخ شروع: ۱۰ مرداد ۱۴۰۲
  • روزهای: سه‌شنبه
  • ساعت: ۱۸:۳۰-۲۰:۳۰
  • تعداد کل جلسات: ۴
  • دوره به صورت: آنلاین و حضوری

این درس‌گفتار پیش‌درآمدی است بر یک امکان فلسفی-ادبی: امکان مواجهه با آثار ادبی بر اساس برخی از مفاهیم فلسفی اسپینوزا همچون «درون‌ماندگاری» و «قدرت». تلاش خواهیم کرد نشان دهیم چگونه این مفاهیم می‌توانند در نسبت با خوانش متون ادبی – هم از حیث تحلیلی و هم در حوزه‌ی نقد ادبی به کار بسته شوند. در این مسیر، رویکرد «ضد تفسیری» اسپینوزا از آنجا برایمان حائز اهمیت است که اجازه می‌دهد بی‌آنکه تفسیری متعال، بیرونی و مازاد نسبت به اثر ادبی اتخاذ کنیم، با بررسی سنتزهای درونی متن، در جستجوی روشی نو و درون‌ماندگار در نقد اثر ادبی گام بر داریم و سپس جایگاه ادبیات را چون پدیده‌ای توانمند که نه فقط در جهان بلکه با جهان عمل می‌کند برجسته سازیم.

 

بی‌شک رابطه‌ی مفهوم قدرت با ادبیاتْ بنیان خود را در فلسفه‌ی اسپینوزا می‌یابد، زیرا بنابر رهیافت‌های او، هر پدیده‌ای واجد درجه‌ای از قدرت است و در نسبت‌هایی که با سایر اشیاء برقرار می‌کند و یا در مشارکتی که در فرماسیون دارد، سنخ خاصی از قدرت، اعمال و صورت‌بندی آن را ممکن می‌کند. اگر بپذیریم که ادبیات و آثار ادبی نیز از همین منطق پیروی می‌کند، می‌توان به نوعی سنخ‌شناسی درونماندگارِ قدرت در آثار ادبی پرداخت و نشان داد که یک اثر ادبی، حاوی و مولد نوعی از توان است که در مناسبات و‌ شبکه‌ی تولید و توزیع قدرت نقش ایفا می‌کند. این نقش هم می‌تواند در نسبت‌های رهایی‌بخش باشد هم در نسبت‌ها و جاگیری‌های مسدود کننده و محصور شونده. از این رو برای شناخت هر دو وجه آثار ادبی، یعنی هم وجه رهایی‌بخش ادبیات و هم وجه محصور کننده‌ی آن، مفهوم کلیدی ما «قدرت» و متدولوژی ما در تشریح این نسبت، «درون‌ماندگاری» است.

 

برای برجسته کردن مفاهیم درون‌ماندگاری و قدرت، کتاب اخلاق اسپینوزا (ترجمه‌ی دکتر جهانگیری)، مقاله‌ی «تنها سنت ماتریالیستی» لویی آلتوسر و سمیناری از ژیل دلوز به نام «هستی‌شناسی و اخلاق» را بازخوانی خواهیم کرد و سپس برای تبیین پیوند فلسفه‌ی اسپینوزا با ادبیات، از مقاله‌ای به نام «اسپینوزا و‌ آلتوسر، علیه هرمنوتیک: تفسیر یا مداخله‌» از وارن مونتاگ یاری می‌گیریم و امکان خوانش درون‌ماندگار متون ادبی را بررسی می‌کنیم.

 

مصداق‌های ادبی ما برای سنجش روش درون‌ماندگار نقد ادبی و وصلت مفهوم درون‌ماندگاری و توان ادبیات، از آثار ادبیات معاصر فارسی(شعر، داستان و نمایشنامه) بر می‌خیزد. تلاش می‌کنیم با تکیه بر این مصداق‌ها تبیین کنیم که «نشان‌گرهای متنی»، عناصر «فرمی و محتوایی» در چه نسبت‌هایی با قدرت قرار می‌گیرند و این نسبت‌ها چه توانی را آزاد یا مسدود می‌کنند. مباحث این دوره‌ امکان می‌دهد تا در ادامه به شکلی دقیق‌تر متون ادبی را در نسبتی که با قدرت‌های سیاسی و اجتماعی و ماشین‌های اجتماعی برقرار می‌کنند مورد خوانش و حتی ارزیابی اخلاقی و … قرار دهیم.

مدرسه‌ی هنر و ادبیات بیدار، با همکاری متخصصان و هنرمندان فعالیت‌ خود را از پاییز ۱۳۹۸ آغاز نموده.