بازخوانی یک اثر - گفت و گوی گلنار نریمانی و علی گلستانه به هدایت پویان هاشمی طاری درباره‌ی کلک مدوسا - تئودور ژریکو
 

قایق مدوسا – تئودور ژریکو

  • تاریخ: ۲۵ مهر ۱۳۹۹
  • جمعه
  • ساعت: ۱۸
  • آنلاین

در این مجموعه‌ گفت‌وگو ‌ها که به هدایت پویان هاشمی طاری برگزار می‌شود، تلاش بر این است که در هر گفتگو، با به میان کشیدن یک اثر و بازاندیشی به آن به مثابه‎‌ی یک متن، اثر را در تاریخی که در آن شکل گرفته و در نسبت با اکنونیت‌مان بررسی کنیم. بر آن هستیم باری دیگر و پرسش‍‌گرانه، با ایجاد گفت‌گوهایی که از زوایای گوناگون و در رشته‌های مختلف فرا می‌خوانیم، این آثار را در متن امروز مساله‌دار کنیم.

در این نشست با حضور گلنار نریمانی و علی گلستانه به بحث پیرامون نقاشی “قایق مدوسا” از تئودور ژریکو پرداختیم. و پرسش‌های زیر را مطرح کردیم.

 

۱-  در یک نگاه متعارف که از روایت‌های متداول تاریخ هنر می‌توان پیدا کرد، «قایق مدسا » اثر ژریکو، نمونه‌ی کاری است، اعتراضی که هنرمند در آن می‌کوشد با دستمایه قرار دادن مضامین روزمره و معاصر، وظیفه اجتماعی خود را ادا کند. به این تعبیر، ژریکو با تصویر کشیدن یک مسئله‌ی روز سیاسی بر بوم و زیباسازی آن سعی بر افزایش تاثیر گذاری آن دارد. اگرچه رئالیسم موجود در کار ژریکو با آنچه پیش‌تر تولید می‌شد، فاصله دارد، چه در نوع بیان و شکل و چه از منظر انتخاب موضوع. آیا این روایت از آثار ژریکو را می‌توان نگاهی تقلیل‌گرایانه دانست یا ژریکو در مجموع در آثارش پا را فراتر از به تصویر کشیدن یک مسئله سیاسی-اجتماعی روز می‌گذارد؟ آیا ابعادی از نوع دیگر از مقاومت به ویژه در مواد و متریال هنری، به معنایی فراتر از رنگ و بوم، می‌توان در آثار ژریکو جستجو کرد؟ یا صرفا آثار ژریکو را می‌توان در دسته‌ی آثار هنری‌ای قرار دارد که بازنمایانه همراه با نوعی بیان‌گری هستند؟

 

۲-  در سال‌های اخیر آثاری در حوزه هنر معاصر ایران مطرح شده‌ و خود را به صحنه‌‌ی جهانی ارائه کرده‌اند که معمولا مسئله‌ای از مسائل سیاسی-اجتماعی روز را دستمایه‌‌‌ی تولید اثر خود قرار داده‌اند. و به تعبیری وجهه‌ای اعتراضی و مقاومتی به خود گرفته‌اند. در ادامه‌ی پرسش نخست، آیا می‌توان در تاریخ هنر ایران و آثار هنری معاصر که در بستر جغرافیایی ما تولید شده، وجهه‌هایی از آنچه در آثار ژریکو (یا دیگر هنرمندان مشابه با او) به عنوان مقاومت در نظر گرفته می‌شود، در نظر گرفت؟ آیا در زمانه‌ی ما، هنوز می‌توان تاثیرگذاری چنین رویکردی در هنر را تصور کرد؟‌

گلنار نریمانی
گلنار نریمانی، متولد ۱۳۶۴ در تهران است. در دانشگاه هنر تهران فلسفه‌‌ی هنر خوانده و دکتری خود را در پژوهش هنر اخذ کرده است. او همچنین در دانشگاه‌های چارلز پراگ و ووپرتال آلمان فلسفه‌ی غرب خوانده و در حال حاضر پژوهشگر فلسفه در مقطع دکتری در دانشگاه‌های گرونوبل فرانسه و فریبورگ سوییس است. او مترجم نیز هست و کتاب‌های «لحظه‌‌ی جاری» اثر جف دایر را ترجمه کرده و با مجموعه‌ی «دانشنامه‌ی فلسفه‌ی استنفورد» به دبیری دکتر مسعود علیا در ترجمه‌ی فلسفه‌ی موسیقی، زیبایی‌شناسی هگل، پسامدرنیسم، فلسفه‌ی فیلم و هنر دیجیتال همکاری داشته است. او در حال حاضر بر روی نسبت استتیک و اخلاق در اندیشه‌ی امانوئل کانت و امانوئل لِویناس کار می‌کند.
علی گلستانه
علی گلستانه منتقد هنری، نقاش و مدرس تاریخ هنر است. او از ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۸ عضو تحریریه‌ی دوهفته‌نامه‌ی ’تندیس‘ بوده و از ۱۳۹۰ تا کنون مقاله‌ها و جستارهایی در سایت ’حلقه‌ی تجریش‘، ماهنامه‌ی ’گلستانه‘، ماهنامه‌ی ’هنگام‘، دوهفته‌نامه‌ی ’مروارید‘، فصلنامه‌ی ’شیوه‘، فصلنامه‌ی ’فرم و نقد‘، و دیگر سایت‌ها و نشریات هنری، نوشته یا ترجمه کرده است. کتاب ’نقاشیِ زندگیِ پست‌مدرن‘ (ترجمه به همراه ش. غفاری، انتشارات خرد سرخ، تهران: ۱۳۹۸)، مشتمل بر مقاله‌هایی درباره‌ی جایگاه تصویرِ هنری در عصر رسانه‌های جمعی، و نیز ترجمه‌ی کتاب ’آر. بی. کیتای‘ (نوشته‌ی اندرو لمبرث، نشر نظر، تهران: ۱۳۹۹)، درباره‌ی زندگی و آثار کیتای (نقاش معاصر امریکایی) از دیگر کارهای او است.

 

دسترسی به فایل ویدیویی گفت و گوهای پیشین

مدرسه‌ی هنر و ادبیات بیدار، با همکاری متخصصان و هنرمندان فعالیت‌ خود را از پاییز ۱۳۹۸ آغاز نموده.