پژوهش حاضر، پیشدرآمدی برای شناخت وضعیت اشتغال زنان کارگر فصلی استانهای مازندران و گلستان است. این مردمنگاری چندمیدانه به ترسیم تجربهی زیستهی زنان کارگر فصلی بخش کشاورزی میپردازد و نیز چگونگی بازتولید این بخش از نیروی کار را شرح میدهد.
در پایاننامهی کارشناسی ارشد سعی کردم به این پرسشها پاسخ دهم: جنسیت چگونه بر روابط کاری میان زنان و مردان کارگر فصلی در بخش کشاورزی اثر میگذارد، زنبودن چه تأثیری بر سازوکارهای اشتغال و جذب نیروی کار در بخش کشاورزی دارد، قدرت و سلطه چگونه در چنین خانوادههایی عمل میکند، هریک از طرفین چه بهرهای از آن میبرند و چگونه به چانهزنی برای تثبیت یا افزایش میدان عمل خود میپردازند.
همچنین کوشیدهام با رفتوبرگشت میان محل کار و اقامتگاههای کارگری (نیز مسکن شخصی کارگران)، ابتدا شیوهی زیستن ناشهروندانی را نشان دهم که اغلب از چشمها پنهان است، سپس جایگیری و سامانیابی کنشگران مختلف در این فضاها را ترسیم کنم و به ابعاد و مشخصات خشونت ساختاری در فضاهای کار و اسکان کارگران بپردازم. صفحات پایانی این پژوهش، بهنوعی به ترسیم میدان قدرت و امکان یا عدم امکان مقاومت در آن اختصاص دارد.
مخاطبینی که برای جلسهی نشست ثبتنام میکنند به مدت یکهفته به متن پایاننامه دسترسی خواهند داشت و پیشنهاد میشود پیش از جلسه آنرا مطالعه کنند.
دربارهی نویسندهی رساله:
سارا حسینی دانشآموختهی کارشناسی ارشد مردمشناسی دانشگاه تهران و دانشجوی دکترای انسانشناسی در دانشگاه مکگیل است. علایق پژوهشی وی بهعنوان مردمنگار و انسانشناس فرهنگی، حوزههای کار (labor)، جنسیت (gender)، زمانمندی (temporality) و روش پژوهش (research method) است. او در پایاننامهی کارشناسی ارشد خود (۸-۱۳۹۷)، به بررسی تقاطع جنسیت و اشتغال در کار فصلی زنان کارگر کشاورزی استانهای مازندران و گلستان پرداخته است. پژوهش دکترای وی، متمرکز بر نسبت زمان، کار فصلی و کار خانگی زنان کارگر کشاورزی است.
مدرسهی هنر و ادبیات بیدار، با همکاری متخصصان و هنرمندان فعالیت خود را از پاییز ۱۳۹۸ آغاز نموده.
۱۴۰۲ © تمامی حقوق متعلق به مدرسه بیدار میباشد
توسعه و اجرا الگر استودیو × طراحی استودیو انقلاب