در این درسگفتار ششجلسهای به ماهیت و مختصات آفرینش هنری در جهان ادبی مارسل پروست خواهیم پرداخت. این مهم را با مروری بر رمان «در جستجوی زمان از دست رفته»، و با اتکا به آرای برخی از شهیرترین مفسران پروست به انجام خواهیم رساند. محور بنیادین این بررسی، گزارهی هستیشناختی پروست، یعنی انگارهی «شناختناپذیری امور» خواهد بود. این گزاره نه نفی امکان شناخت، که تأکیدی بر ناکافی بودن عقلانیت تحلیلی و تجربهی مستقیم در مسیر ادراک جهان انسانیست. پروست استدلال میکند که شناخت حقیقی تنها از مسیر تجربهی زیستهی سوژه و از رهگذر فرآیند «تذکار غیرارادی» و سپس ترجمان آن به زبان اثر هنری میسر میگردد. در این خوانش از پروست، از رویدادهای سیاسیای که رمان او در دل آنها رخ میدهد غافل نیستیم: ماجرای دریفوس و ملیگرایی فرانسوی، جنگ جهانی اول، و نشانگان فرهنگی-اجتماعی «عصر طلائی». (La Belle Époque)
با الهام و بهرهگیری استعاری از تعبیر ژان کوکتو در مورد پروست یعنی «قوانین عسل و شب» – که به ترتیب میتواند نماد نظاممندی روشنِ اثر او از یک سو، و جهان رازآلود و ناخودآگاهِ آن از سوی دیگر باشد – این سلسله جلسات به تحلیل دیالکتیک فرم و محتوا، آگاهی و ابهام، خاطره و فراموشی خواهند پرداخت.
آرای متفکرانی چون ژیل دلوز (با تکیه بر مفهوم «تلمّذ نشانهها» در ساخت رمان)، والتر بنیامین (در باب «نفوذناپذیری بیشهی انبوه سرنوشت شخصیتهای پروستی» و «نسبت تجربهی مدرنیته و تصویر پروست»)، رولان بارت (با خوانش نشانهشناختی از عشق و منطق «قَلَمه کاشتن» چهرهها در شخصیتپردازی)، ولادیمیر ناباکوف (در نقد ساختاری و زیباییشناسی)، میشل لیریس (پیوند نثر و شعر در آفرینش رمان)، ژرژ پوله (در کشف «فضای پروستی»)، آندره ژید (به عنوان منتقد اولیه و سپس ستایشگر)، ساموئل بکت (نسبت رنج و آفرینش ادبی)، داریوش شایگان (با خوانشی شرقی-فلسفی از مفهوم زمان)، و مهمتر از همه برگسون و مفهوم «دیرند» (La durée)، چارچوب نظری این بررسی را تشکیل خواهند داد.
هدف نهایی، ارائهی درکی ژرف از رمانیست که در آن «آینده جوهرهی گذشته را باز مییابد»(پوله). پروست به ما میآموزد که اثر هنری والا، نه به معنای بازنمایی واقعیت، که آفرینش جهانی موازی و خودبسنده است که تنها از طریق آن، «زمانِ بازیافته» و حقیقت ناب تجربه ممکن میگردد.
مدرسهی هنر و ادبیات بیدار، با همکاری متخصصان و هنرمندان فعالیت خود را از پاییز ۱۳۹۸ آغاز نموده.