خسته‌دوش‌بال: زیست و مرگ با دکل‌بندی در گلوگاه مازندران/ خدیجه‌السادات میرامینی

خسته‌دوش‌بال: زیست و مرگ با دکل‌بندی در گلوگاه مازندران/ خدیجه‌السادات میرامینی

  • تاریخ: ۲۰ دی ۱۴۰۳
  • پنجشنبه
  • ساعت: ۱۷-۱۹
  • آنلاین و حضوری

«صنایع» موجودیت‌هایی انتزاعی نیستند که مطابق سیاست‌هایی برنامه‌ریزی و راه‌اندازی شوند تا مواد خامی تحویل بگیرند و محصولاتی تحویل دهند؛ صنایع را مردمانی تشکیل می‌دهند که می‌سازند و گاهی نیز می‌سوزند. آنها هستند که حرکت می‌کنند، پِی می‌کَنند، حمل می‌کنند، بالا می‌روند، پایین می‌آیند، نصب می‌کنند، و تحویل می‌دهند. همان‌ها که گاهی مجبورند پیه غربت را به تن بمالند و جور غیرت بکشند. با این همه، فرهنگ و زیست نیروی کاری که در دل صنایع و تأسیسات مهم کشور همچون صنایع انرژی (آب و برق و گاز و ….) زندگی می‌کنند و می‌میرند به ندرت موضوع پژوهش‌های مردم‌شناسی و مطالعات فرهنگی قرار گرفته است.

 

بنابراین پژوهش حاضر به بررسی مردم‌نگارانه‌ی زیست و مرگ کارگران صنعت دکل‌بندی انتقال نیرو و مخابرات کشور می‌پردازد که اکثریت‌شان اهالی شهر گلوگاه در شرق مازندران هستند. مردم گلوگاه در آغاز پروژه‌های برق‌رسانی کشور در دهه‌ی چهل و در دوره‌ی پهلوی با صنعت دکل‌بندی آشنا و در طی شصت سال پرچم‌دار آن شده‌اند به طوری که طبق آمار غیر‌رسمی نود درصد از کارگران دکل‌بند ایران گلوگاهی هستند. آنها نه تنها سهم عمده‌ای در روشنایی‌بخشی (برق‌رسانی) و ارتباطات (مخابرات) در اقصی نقاط ایران دارند بلکه در سال‌های اخیر به واسطه‌ی قراردادهای بین‌المللی ایران جهت مشارکت در توسعه‌ی صنعت برق کشورهای منطقه نیز نقش‌آفرینی می‌کنند.

 

این پایان‌نامه بر آن است تا با تعمق در باب این کارگران بتواند به دانش، تجربه، هویت جمعی، کردارهای زبانی، باورها و آیین‌ها و مناسک آنها، بدن‌های «خسته دوش بال» آنها، مسیرهای شغلی آنها، نحوه‌ی سازمان‌دهی زندگی‌های خانوادگی و اجتماعی‌شان حول محور حرکت‌های شهر به شهر، استان به استان و در این سال‌های نزدیک، کشور به کشور و بلکه قاره به قاره در جستجوی کار و به طور کل به جماعت‌های انسانی که نیروی دوش و دست‌شان صنایع را روی پا نگه می‌دارد، نور بتاباند. از سوی دیگر، مطالعه‌ی فرهنگ و زیست‌جهان دکل‌بندان می‌تواند گوشه‌ای از تحولات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی شرق مازندران در رابطه با صنعت برق را آشکار کند و از این منظر، سهمی در مطالعات فرهنگی و علوم اجتماعی صنایع و فناوری در ایران داشته باشد.

 

درباره‌ی نویسنده‌ی رساله:

 

خدیجه السادات میرامینی دانش‌آموخته‌ی کارشناسی ارشد رشته‌ی مردم‌شناسی از دانشگاه علامه طباطبایی است. او علاقه‌مند به پژوهش‌های مردم‌نگارانه در زمینه‌ی شهری، آسیب‌های اجتماعی، و علم و فناوری است. پایان‌نامه‌ی کارشناسی ارشد او با عنوان خسته‌دوش بال: زیست و مرگ در گلوگاه مازندران، پیش از این در پنل مردم‌نگارانه‌ی ششمین همایش پژوهش اجتماعی فرهنگی در جامعه‌ی ایران در سال ۱۴۰۲ ارائه شده است.

مدرسه‌ی هنر و ادبیات بیدار، با همکاری متخصصان و هنرمندان فعالیت‌ خود را از پاییز ۱۳۹۸ آغاز نموده.